۴۹۵
* سالاد کاهو درست کردم! همزمان ناهار هم آماده کردم، خیلی خسته شدم واقعا!
خواهر و مادرم تقریبا هیچ کاری انجام نمیدن تو خونه و همه بار مسئولیت رو دوش منه!! البته لیاقت خوبی های منو ندارن!
اینا رو با ول کنی و بری، حیف عمرت که وقف آدمای بیخود و مزخرف بشه ...
* اگه هوا یکم بهتر شه احتمالا برم بیرون! البته قبلش باید حموم کنم ...
* بعد از مدتها دلم شیرینی میخواد!
* علی به اون دوستم گفته که یکشنبه برمیگرده تهران! فک کن ۹ شب تو یه اتاق بی امکانات بودیم (بدون آب،یخچال و فریزر،کولر، اجاق گاز و تلویزیون)، چقدم منتم سر من گذاشت و بیگاری ازم کشید! حالا یه خونه مجهز و تقریبا لوکسو مفتی دادم دستش! البته همون چند روزم که اونجا بودم یه تانکر آب، دبه، تشت و خیلی چیزا خریدم و همونجا گذاشتم و اومدم تهران!
عب نداره بار اول و آخر بود چون اونم لیاقت نداره و خودشو خیلی بد خراب کرد ...