فیلم
دو سه نفر فیلم in time پیشنهاد دادن که امشب دیدمش، فیلم بدی نبود اما خیلیم خووب نبود ...
درد همیشگی انسان ها، فقر، فقیر، ثروتمند و قدرت طلبی، از بین رفتن ضعیف ها بدست قویا و مضامینی از این دست، فیلم رابین هود بود فقط بجای سکه، زمان میدزدیدن و بین فقرا پخش میکردن ...
کشش و گیرایی داشت که فیلمو ببینی و ادامه بدی اما چون مفاهیمش خیلی تکراری بود یکم خسته کنندش کرده بود، بهش ۶ میدم ...
زمان
اینقد بهش فشار آوردم که گذاشت رفت، انتظار داشتم همیشه کنار باشه و برام وقت بذاره، انگار وظیفه داشت همه خلاء تنهاییمو اون پُر کنه ...
نتیجه همه اون خودخواهیا شد رفتنش و بگه میخوام زمانمو صرف خودم کنم، خستش کرده بودم ...
خیلی خودخواهی کردم :(
بهترین دوست
خب انگار بهترین دوستمم رفتنی شد و ما رو ول کرد، مزاحمش بودم و وقتشو میگرفتم، گفت دوست داره وقت و زمانشو صرف خودش کنه!
مشکل از اون نیست بهرحال حق داره اونطوری که دلش میخواد زندگی کنه، مشکل از من بود که فقط اونو داشتم ...