تک پسر

* امشب دوباره لباس گرفتم، وسواس عجیبی تو متنوع پوشیدن دارم! خواهرمم اینجوریه!

* با مامان پایتخت کشورها رو تمرین میکنم، فکر کنم راه خوبی برای تقویت حافظش باشه، شاید دکتر تو ویزیت بعدی داروی حافظشو تغییر بده (احتمالا بعد از گرفتن نوار مغز) احساس میکنم پیشرفت خاصی نداشته متاسفانه و این خیلی آزارم میده ...

گاهی حافظش خوب عمل میکنه و گاهی ناامید کننده، شایدم اینجوری براش بد نباشه حداقل کمتر غصه میخوره اما تو این حالت من براش غصه میخورم ...

* دیروز یه مطلب میخوندم در مورد چربی موجود تو کیک و بیسکویت و اینجور خوراکیا، اصلا فک نمیکردم تا این حد مضر و مخرب باشن بعد من هر روز از این چیزا میخوردم، خوشحالم ک دگ ترک کردم ...

یا اینکه یه کف دست نون سنگک اندازه یه لیوان دوغ، نمک داره!

* لباس پوشیدن (به شرط داشتن هیکل مناسب) خیلی تو نگاه مردم تاثیر داره! پس اگه دیدگاه بقیه براتون اهمیت داره، خوش پوش و خوشبو باشید ...

* امروز نارنگی گرفتم، نسبت به دو روز پیش ۳۰ درصد گرونتر شده بود!! این اعداد خیلی بزرگن اما دگ بهشون عادت کردیم متاسفانه ...

* امروز دگ کلاس تشکیل میشه، از اونجا باید برم مطب دکتری که مامانم میره، هنوز کد رهگیریو برامون نفرستادن! البته اونا هم مقصر نبودن، اونروز نتشون مشکل داشت اما ظاهرا بعدش هم فراموش کردن!

* چند هفته پیش علی از دوچرخه افتاده بود، جمعه ایی که گذشت بهش گفتم بره عکسبرداری کنه!

دیروز دوباره زنگ زدم که حالشو بپرسم اما با یه بی میلی و سردی خاصی جواب داد! اینم نتیجه اهمیت دادن و احترام گذاشتن به بقیست ...

* دو روز پیش رفته بودیم گردش، از بس این برنامه های مسیریاب اختلال داشتن که چند بار دور خودمون چرخیدیم!!

حالا دیروزم که با اسنپ رفته بودیم مطب، مسیریاب اونم اختلال داشت و آدرس یجا دگ رو میداد!

* ماهانه باشگام تموم شده، ۵ ۶ روزی هم میشه که نرفتم ولی احتمالا دوباره از امروز برم ...

البته دگ پولیم برام نمونده، تعمیرات خونه ایی که اجاره دادم خیلی بهمون فشار آورد! کلا تابستون پُر خرجی بود و قشنگ خالیمون کرد ...

* جمله عقل مَردم به چشمشونه! واقعا درسته!

هیکلتو بساز و لباس خوب تنت کن اون زمان همه دوست دارن! بجای جنس بی کیفیت و ارزون سعی کن اجناس خوب و باکیفیت بخری! یدونه بخر اما خوب بخر ...

لباسشویی روشن کردم, لباس اتو زدم, صورتمو اصلاح کردم, حموم کردم تا شاید عصر برم بیرون!

الان که وقتش رسیده دگ حالی برای بیرون رفتن ندارم, انگار تخلیه انرژی شدم اما اگه خونه هم بمونم اذیت میشم!

خلاصه تو بد وضعیتی گیر افتادم ...

بعضی پیجای خارجی هستن که پسر با چه هیکل ردیفی, چه لباسای مارک دار و خوشگلی تنش میکنه و مثلا ست کردنو بهت یاد میده! (رنگبندی و این حرفا)

حالا فرض کن ما اون هیکلو داریم, بر فرض محال اون لباسم (حالا اورجینالش نه) خریدیم ولی برام سوالِ این تیپ برای کجا بزنم! مگه اینکه باهاش تو خیابون راه برم!

* چقد هوا سرد بود, قشنگ یخ زدم! با اینکه یه تیشرت و پیرهن پاییزی ضخیم تنم بود اما بازم منجمد شدم ...

* یه پیرهن بهاری و یه شلوار خریدم, کفشم خواستم بخرم اما پامو زد و نگرفتمش! یه کفش دگ هم پسندیدم ک گفت ۵ تومن, اگه ۳ تومن بود میخریدمش!

* پسرای کوتوله و بدقیافه چه شانسی دارن, همه یه داف کنارشونه!

* دیشب رضا خرما تعارف کرد, من ک برنداشتم اما الناز که مشغول خوردن شد بهش گفتم رضا توش جادو و دعا ریخته :))

طفلک برگاش ریخته بود, آدم زود باوریه ...

* دیشب بعد از کلاس با چند تا از پسرا مچ انداختم, همشونم زدم! حالا یکیشون گفته میخواد کل تعطیلات مچ و ساعد کار کنه که مچ منو بخوابونه!

* دیروز علی میگفت این دهاتیا تیشرت ۴۰۰ تومنی میخرن و خوشحالن که لباس ارزون خریدن! ولی من ترجیح میدم همون تیشرت ۴۰۰ تومنی بخرم! اصل داستان هیکل و استایلت وگرنه تیشرتو مگه چند بار آدم میپوشه! (علی خیلی به سطح طبقاتی آدما و محله زندگیشون اهمیت میده!)

علی امروز دو تا تیشرت و یه جوراب (که احتمالا مال خودش بود) بهم هدیه داد! لباساشو همه از خارج میخره و خیلی جنسشون خوبه!

خیلی تن خور قشنگی داشتن, خرذوق شده بودم! از فردا برای باشگاه میپوشمشون!

امروز جایی کار داشتم, منو رسوند! ماشینشم خارجی و گرون قیمت, حال میکنی سوارش میشی! خلاصه امروز خیلی مهربون شده بود!

امروز که فک میکردم به این نتیجه رسیدم که سالهاست خودمو فدای بقیه کردم! واقعا چرا باید خودمو فراموش کنم!

هرجا رفتم یا هر چیزی که دیدم و خوشم اومده تو این فکر بودم که برای یکی دیگه بخرمش و خوشحالش کنم و این وسط از خودم غافل بودم ...

برای خودم فقط در حد کفش و لباس خرج کردم و خیلی از چیزای ریز و درشت فاکتور گرفتم, تصمیم گرفتم بیشتر به خودم حال بدم, کی عزیزتر از من!

امروز دو تیکه کوچولو خرید کردم و حس خوبی دارم!

واقعا کسی نیست بگه چرا یه ست شلوار و هودی باید یک و نیم میلیون قیمتش باشه!

دیگه خیلیا از این شرایط دارن نهایت سوءاستفاده رو میبرن!

عکس

حالا دو مغازه پایین تر همین هودیو میداد ۲۰۰ تومن!!

ولی از شلوارش خوشم اومد ک اونم میگفت ۵۷۰!

قیمت گذاری از رو معده کاملا مشهوده منتها کسی نیست بهشون بگه چرا!

تا خرخره لباس زمستونی دارم اما زده ب سرم دوباره برم خرید!

پول هم ارزش جمع کردن نداره همون خرجش کنی بهتره, وقتی تو یه شب قیمت بعضی اجناس ۵۰ ۶۰ درصد بالا میره واقعا چیزی به اسم جمع کردن معنا نداره مگه به صورت دلار یا طلا باشه ...

کدومش بهتره

عکس اول (کلیک)

عکس دوم (کلیک)

عکس اول وسطی، عکس دوم سمت راستی!! 

لباس خوشگل زیاد بود اما دیگه واسه سن من یکم جالب نبودن اما از این دو تا ست خوشم اومد!!

دیروز ک تو بازار بودم این دستفروشا لباس زیرای مردونه قشنگ و با قیمت مناسب داشتن، فقط کی روش میشه بخره 😂

فک کن جلوی اون همه آدم رنگ و سایز شُرت انتخاب کنی 🙈😂

خلاصه حسرتش به دلم موند ک چرا نخریدم 😅

دوس دارم خرید کنم، لباس و کفش که بینهایت زیاد دارم و تقریبا ازشون استفاده ایی نمیکنم!! 

دوس دارم یه ساعت دیجیتال بخرم اما اونم بدردم نمیخوره و فک نکنم دستم کنم!! آخرین باری که ساعت دستم بود کم مونده بود بکشنم!! دیگه نمیشه وسایل تزیینی و گرون قیمت با خودت بیرون ببری!! 

کفش کوهنوردیو بدم نمیاد بخرم اما فعلا نیازی بهش ندارم چون یکی دو تا قابل استفاده دارم!!

واقعا هیچی برای خریدن وجود نداره 😓

دیشب اون همه از خیاطه تعریف کردم!! امروز شلوار تا کردم که بذارمش تو کمد، دیدم یه جاشو زخمی کرده و خراش انداخته، این همه پول لباس دادم بعد این یارو اول کار ر ی د ه توش!!! 

نکته عجیبتر، یه پا رو ده سانت کوتاه کرده و یکیو ۸ سانت!! یه پا دو سانت از اون یکی بلندتره :||||

یه عمر تو کار فروش لباس و کت و شلوار بودم و با ۳۰ ۴۰ تا خیاط کار کردم، خدا شاهد بار اول بود همچین چیزی میدیدم 😓😅

دیروز لباس زیر قیمت گرفتم واقعا کُرک و پَرم ریخت!! دونه ایی ۸۵ هزار تومن!! والا جنس خاصیم نداشتن همینا پارسال ۳۰ تومن بود!! 

بعدش رفتم پاساژ چه ست های خوشگلی دیدم (شلوار،هودی،دورس)، خیلی خیلی قشنگ بودن و به دلم نشستن اما به درد من نمیخوردن چون جایی نمیرم که این لباسا رو توش بپوشم 😅

یادش بخیر تا ۲ ۳ سال پیش هر ماه یه ست کامل لباس میخریدم!! الان البته پول اینکارا رو هم فک نکنم داشته باشم، قیمتا خیلی وحشتناکن!! یه دلیل دیگشم این که هیکل قبلو ندارم، قبلا خیلی رو فرم و خوش استایل بودم اما الان آب بردم!! شاید اگه تنها نبودم و هیکلشو داشتم مثه چند سال پیش به خودم میرسیدم بالاخره پولشو جور میکردم 😅

پاییز امسال یه هودی یه سوئیشرت یه شلوار تک و یه ست ورزشی (هودی و شلوار) گرفتم اما قبلا همه اینا رو تو یک ماه میخریدم 😅

+ تو اینترنت قیمت لباس زیر خیلی ارزونتر و به صرفه تره!! تصمیم گرفتم لباس زیر از بازار و جینی بخرم که قیمتش مناسب در بیاد!! دونه ایی خیلی گرون میوفته!! چون من هر هفته یه جوراب پاره میکنم 😅

+ نتیجه اینکه لباس خریدن خیلی دوس دارم 👍

تو زمونه ایی که شلوارای تنگ و چسبون مُده، یه شلوار گرمکن (ست ورزشی) به سبک بابابزرگای ۵۰ ۶۰ سال پیش خریدم!! 

امروز شلوارو تا ناف بالا کشیدم، از اونورم خشتکش تا نزدیک زانوم پایین افتاده!! دمپای گشاد و بلند که یک سانت مونده به زمین برسه و جارو بکشه!! (با همین رفتم کوه :| )

شلوارشو باید بدم خیاطی یکم تنگ و کوتاه کنه (دمپا تا زانو)، عمدا شلوار بزرگ گرفتم که دیرتر پاره شه!! حقیقتش اینقد شلوار پاره میکنم ک دیگه حس بدی به خودم پیدا کردم!! 

احتمالا بیشترتون یادتون نمیاد اما یه زمانی دخترا شلوارای دمپا گشاد و بلند پاشون میکردن و مُد بود!! شاید ۱۷ ۱۸ سال!! هر چی خاک و گِل رو زمین بود با خودشون جمع میکردن!! 

امروز رفتم خرید، چیزی به دلم ننشست و دست خالی برگشتم خوونه!! 

وسایل ورزشی هم خیلی گرون بود و ارزش خریدن نداشت، یه ست کوهنوردی حداقل ۱۰ تومن میخواد!! اگه بخوای جنس مارک دار بخری که برو بالای ۳۰ ۴۰ تومن!! 

امشب که از ورزش برمیگشتم رفتم خرید!! این محلی که برای پیاده روی میرم اکثرا لباسای سبز، زرد و نارنجی تنشون میکنن!! منم حسودیم شد و رفتم دو رنگشو خریدم، یه هودی زرد دیدم اونم فردا میخرم 😅

هر چی لباس دارم اکثرا تیره هستن، اوناییم که رنگشون تیره نیست مناسب ورزش و پیاده روی نیستن!!

* الان که اینو نوشتم یادم افتاد یه هودی سبز روشن دارم 😕

باهم رفتیم خرید کردیم، اون چند تیکه لباس برای خودش خرید، منم دو سه تیکه خرت و پرت خریدم و برگشتیم خوونه!! 

رو کاناپه ولو شدم و دراز کشیدم، خسته بودم!! یهو دیدم لباسشو پوشیده و اومده به من نشون بده!! دخترا خیلی ذوق دارن و سریع هر چی که میخرن میپوشن تا هم خودشون ببینن و هم بقیه!!

لباس اولی بهش میومد و قشنگ بود، اون یکی لباسشم پوشید، اونم قشنگ بود و خیلی خوشگلش کرده بود!! 

خلاصه به من گفت توام چیزایی که خریدی بپوش!! 

همون رمز قبلی!!

همون رمز قبلی ...

یادم نیست اینو قبلا تعریف کردم یا نه، احتمالش هست قبلا نوشته باشمش اما خب تعریف کردنش خالی از لطف نیست خخخ 

همون رمز قبلی ...

یه خروار لباس های دمده دارم، کلی شلوارهای زاپ دار و پاره و استیکردار و رنگارنگ ...

شایدم دمده نشدن اما خودم تو فاز پوشیدن اینجور لباس ها نیستم، راستش دیگه خجالت میکشم از این مدل لباسا تنم کنم :|

الان ترجیح میدم لباس ساده و البته اسپرت بپوشم، اگه کار اداری داشته باشم، لباس رسمی ندارم ک بپوشم و این خیلی بده، لباس های رسمیم که دارم همه تنگ و چسبون و مدل دارن ک البته الان فک نکنم تنم برن چون وزنم بالا رفته ...

یه ساله که فقط اسلش پام میکنن و حتی شلوار جینم نمیپوشم ...

کلا به یه سری لباس های جدید و ساده با کاربردهای مختلف نیاز دارم، از اینورم یه کوه لباس قشنگ و گرون قیمت دارم که اصلا تو فاز پوشیدنشون نیستم ...

مثه یه آدم فقیر ِ دارا شدم، دارم ولی نمیتونم استفاده کنم پس انگار ندارم ...

خیلیاتون پنج شنبه لباس خریدین، نکنه خبری بوده و ما خبر نداشتیم 😁

امیدوارم همیشه پُر خرید و سرحال باشین 👍

میترسم ماسک یه بخشی از لباس و پوششمون بمونه :| 

فقرا ماسک پارچه ایی هزار تومنی بپوشن، پولدارا ماسک با پارچه تُرک دوخت فرانسه :| 

امروز قرار بود بین ساعت ۴ تا ۶ سفارشام برسن، منم چند دفعه قبل چون با شلوارک رفته بودم، گفتم حالت جالبی نداره خصوصا با این ریش و پشمی که من درآوردم خیلی سنخیت نداره ک با شلوارک برم دَم در!

معمولا ساعت ۵ میرسد منم همون حدودا لباس پوشیدم که آماده باشم و هر وقت زنگ زد برم تحویل بگیرم و خلاص، حالا منظورم از لباس یه اسلش بود با هوودی! چون معمولا عادت ندارم لباس تن کنم برای همین خیلی سختم بود ...

تا ۶:۱۵ صب کردم و خبری نشد، گفتم ولش کن حتما ساعت تحویلُ اشتباه زدم، لباسا رو در آوردم و تا یکم احساس سبکی کردم طرف زنگ زد :| 

شلوارک پوشیدم و رفتم 😐😂

یه پسره میاد باشگاه از این گنده هاست ولی همیشه هوودی و لباس گشاد و این چیزا میپوشه ولی معلوم اون زیر میرا هیکل ردیفی داره، خلاصه امروز بعد از چند ماه ما هیکل اینو بدون لباس دیدیم، دور بازوش اندازه کمر من بود :| 

نمیدونم چی میزنن که اینقد گنده میشن، واقعا قشنگم نیست فقط بدرد مسابقه میخوره ...

این باشگاهی ک میرم صاحبش یه پسره ۳۰ ۳۱ سالست، یعنی یه بار نشد ما اینو با لباس تکراری ببینیم، حتما دلخوشی داره ک هر روز یه تیپ میزنه، یه زمانی منم اینجوری بودم البته نه به تنوع این پسره اما ب خودم میرسدم اما الان اصلا برام مهم نیست چی تنم کنم یا اینکه هر روز یه لباس تکراری بپوشم ...

باز دمش گرم پولشو خرج خودش و عشق و حالش میکنه، همینان ک زندگی میکنن ...

برام سواله این همه کفش و لباس و کیفُ کجا جا میده خدایی :| 

امروز تصمیم نهاییمو برای شراکت با اون پسره گرفتم، جواب مثبته !

هم کار پُر سودیه و هم اینکه احتمالا یکم سرمو گرم کنه، حداقل زمانی که بازار یکم شلوغ شه مثلا تو اسفند ... 

یه مدته زیاد لباس نخریدم، منی که تا دو سال قبل اگه هر روز میدیدیم یه لباس تکراری تنم نمیدیدی تقریبا یک سال و نیمه اونجوری ک دلم میخواد لباس نخریدم ...

آبان پارسال یه کفش گرفتم، چند وقت پیشم یه اسلش، دیگه یادم نمیاد اگه چیزیم خریدم ...

همه چیزم داره اسقاطی میشه، تبلتم، گوشیم، کامپیوترم و ...

باید همه رو رفرش بزنم ...