وحشی

یه جای تقریبا تفریحی بودم و خیلیا آتیش روشن کرده بودن، بیشعورا برای اینکار شاخه های درختای کاج کنده بودن :|||

جلوتر که رفتم سه تا وحشی رفته بودن تو باغ مردم و چوبای پرچین باغو در میاوردن و شاخه های درختای خشک میشکستن که فقط یه آتیش روشن کنن :|||

این درجه از توحشی که دیدم واقعا هیچ موجودی جز چند تا آدم بیشعور نمیتونه داشته باشه!!

اون آتیش بخوره تو سرتون که بخاطرش به طبیعت، درخت، محیط زیست و مال و اموال مردم آسیب میزنید!! کسی آتیش روشن میکنه که وسط کوه و جنگل باشه، این گوسفندا با ماشینشون ۲۰ ۳۰ متر فاصله داشتن ...

اتصالی

کابل های برق روبروی خوونه جرقه میزنن، خدا به دادمون برسه که این وسط آتیش نگیریم :/

برق خوونه هم نوسان میزنه، وضع ترسناکی شده، خدای نکرده در اثر نوسان چند تا وسیله هم بسوزون، کی میخواد خسارت بده؟! 

سوختگی

۱۸ ۱۹ سالم بود که یکسال تنها زندگی کردم، یه تنهایی مطلق شاید چیزی بدتر و سختر از الان ...

ساعتای ۲ ۳ شب یه چیزی برای خودم درست کردم و منتظر بودم آماده شه، رفتم رو تخت دراز کشیدم و خوابم برد ...

با صدای داد و بیداد و کوبیدن به در از خواب بیدار شدم، طبقه بالاییا فک کرده بودن خوونه آتیش گرفته و منم بلایی سرم اومده، اما فقط غذا و قابلمه سوخته بود و شانس آوردم خونه آتیش نگرفته بوود :|

آتیش بیار معرکه

خدا نکنه بخوای کاراتو با زن در میوون بذاری، یعنی کلا پوستتو میکنن یا برات دلهره و نگرانی درست میکنن یا فتنه و آتیش سوزی راه میندازن ...

یه مَرد نباید هیچ وقت زنشو مادرشو خواهرشو و ... در جریان کاراش قرار بده، اینو آویزه گوشتون کنین 

تصادف

دیروز خبر تصادف اتوبوس با تانکر خیلی دلخراش بود و خیلیا کشته شدن، یکی از بدترین چیزایی که یادمه و خیلی سال پیش دیدم تو جاده یه ماشین چپ کرده بود و کاملا واژگون شده بود، از تو ماشین کمک میخواستن اما با اینکه جمعیت زیادی اونجا بودن هیچکی جرات نزدیک شدن نداشت چون باک ماشین رو زمین خالی شده بود و احتمال داشت آتیش بگیره یا منفجر شه، یه عده رو ماشین خاک میپاشیدن که مثلا خاموش شه، هیچی دیگه زنده زنده جلوی اون همه آدم سوختن چون یکی یه کپسول نداشت که آتیشو خاموش کنه، خیلی ناراحت کننده بود و هنوز بعد از ۱۲ ۱۳ سال از یادم نرفته ... 

استرس

چند ماه پیش ک زلزله اومد من اصلا متوجه نشده بودم اما با صدای جیغ و داد خانوم همسایه روبرو اومدم بیرون ، اینقد وحشت کرده بودم ک از دهنم تا تو معدم خشک شده بود :/

جیغ میکشید زلززززززله زلززززززله ، خودشو میزد ، اصلا قیافشو باید میدیدین تا حالا همچین چیزی ندیده بودم :/ 

این موضوع گذشت تا تو اسفند ک دوباره این شروع کرد جیغ و داد اینبار بجای زلزله میگفت آتیش آتیش :|||| همون شیوه قبلم تکرار میکرد ، خودشو میزد و جیغ میکشید ، منم بدو بدو رفتم ببینم چ خبره ، درب آپارتمان باز بوده ، تو کوچه چیزی آتیش زده بودن دودش اومده بود تو ساختمون ، اینم فک کرده بود اونجا آتیش گرفته و اومده بود جیغ میکشید :|

یعنی موقع حادثه بیشتر از اینکه از زلزله و آتیش بترسیم باید از امثال این بترسیم، چنان شوکی به اعضای ساختمون وارد میکنه ک زلزله ده ریشتری وارد نمیکنه! حالا چی شد یاد این موضوع افتادم ، خدا رو شکر ظاهرا دارن میرن یه محله دیگه زندگی کنن و چند روز دیگه رفع زحمت میکنن :)