دست و دلباز
اواسط تابستون از طریق اینترنت با یه دختر آشنا شدم, شهرامون دور بود اما اون خیلی از من خوشش اومده بود (تابستون خیلی در تلاش بودم که با یکی دوست شم) چند ساعت بعد از آشناییمون بهم گفت شماره کارتتو بده!
گفتم چرا, گفت میخوام ببینم اسمتو راست گفتی یا نه!
منم شماره کارتمو براش فرستادم, در کمال ناباوری بعد از چند دقیقه یه مبلغ چند میلیونی برام واریز شد!!
گفتم چرا اینکارو کردی, شماره کارتتو بده تا پولتو پس بفرستم, خلاصه بعد از چند دقیقه اصرار منو متقاعد کرد که بعدا براش پس بفرستم!
بعد از چند روز که دیدم این آدم خیلی پولدار و دست و دلبازه تو افکارم به این نتیجه رسیدم از طریق این دختره یه ماشین جدید بگیرم, غیرمستقیم بهش میگفتم و اونم استقبال میکرد که یه چیزی نزدیک به ۱۵۰ تا ۲۰۰ تومن بهم بده! یعنی میگفت این رقم یه مدت دیگه به دستم میرسه, منم پیش خودم حساب کرده بودم که همشو به من میده!
۲ ۳ هفته گذشت و دیدم علیرغم همه این لارج بازیا واقعا اونی نیست که من میخوام, اگه سالها پیش همچین دختری به پستم میخورد قطعا خیلی خوشحال میشدم اما دیگه این بریز بپاشا برام ارزشی نداره! خلاصه پولاشو بهش پس دادم و رابطه رو تموم کردم! واقعا یادم نیست چرا دیگه نخواستم باهاش ادامه بدم, فقط میدونم خیلی تغییر کردم ...
اینم در نوع خودش تجربه جالبی بود ...