تک پسر

*هر کی تو خیابون میاد سمتت ازت پول میخواد! جالب اکثرشونم مایه دار و ثروتمند شدن اما همچنان به گدایی با عناوین مختلف ادامه میدن!

* هر زمان که برم باشگاه متاسفانه باید شهریه بدم! همینجوری باید کارت بکشی که بتونی ادامه حیات بدی, حالا امیدوارم به بهونه سال جدید شهریشو گرونتر نکرده باشه, باید اول زنگ بزنم بعد برم ...

* امروزمونم همینجوری الکی گذشت, کاش تعطیلات زودتر تموم شه! همون شهر شلوغ و پُر از دود برای ما آدمای تنها انگار جذاب تره ...

* خیلی دلم گرفته در حدی که قابل گفتن نیست ...

بعد از یکی دو روز آشنایی و در مجموع شاید سی دقیقه حرف زدن, طرف اومده میگه مادرم مریضه پول بده دارو براش بگیرم :/

بلاکش کردم, شانس آورد حالم خوب بود وگرنه چند تا فحشم براش میفرستادم ...

امروز چند نفر پیام گذاشتن که تو وب دیگه ایی داری!؟

یه عده هم ظاهرا با اسم و آدرس من براشون توهین فرستادن!! 

یه بدبختِ گدایی همه این کارا رو میکنه، روزی ۴۰ ۵۰ تا کامنت فحشم برای خودم میفرسته اونم با اسامی مختلف، منم همه رو نخونده حذف میکنم ...

تنها منبع درآمدش همین ۴۵ تومن یارانه ایی که بهش میدن، یه آدم بی وجودِ ترسو که از فقر و نداری میخواد عقده هاشو سر من خالی کنه، همینکه شبا با فکر من میخوابه و صبا با فکر من بیدار میشه و از بغض و حسرت میسوزه بهترین و بزرگترین تنبه براش ...

خدا زده تو کمرش و علیلش کرده، بدبخته بهش اهمیت ندین بذارید خودشو خالی کنه، من که به هیچیم حسابش نمیکنم، شما هم نکنید :)

این اطلاعاتم از خوندن وبلاگش بدست آوردم، تو فقر و نداری و بیکاری و مریضی داره جوون میکنه، حداقل خودشو خالی کنه و بعد بره به جهنم ...

حسرت بخور و از حسادت بمیر، ما پیشرفت میکنیم و زندگیمون بهتر میشه توام یکساله میای اینجا خودتو با فحش دادن خالی میکنی، تو این یکسال من میلیونها تومن درآمد داشتم و کلی ب خودم حال دادم، توام بیا وقتتو تو بلاگفا بگذرون و سعی کن منو خراب کنی :))

در حد و اندازه من نیستی ک بخوام برات وقت بذارم و جواب چرت و پرتاتو بدم، بیا خودتو خالی کن و فحش بده، منم ب کارام میرسم و پول در میارم 😂

من فقط همین وبو دارم اگه توهینی بهتون شده بجای اون گدا گشنه ازتون معذرت میخوام، شان شخصیت من در حد نوشتن این حرفا نیست، قطعا خوندنش در شخصیت شما نیست، فقط خواستم سوءتفاهمی بوجود نیاد و بدونید کی اینکارا رو کرده ...

یارو هربار بهم زنگ میزنه میگه الو الو شارژ ندارم یه زنگ بزن :| 

خدایی نمیدونم این گدا گشنه ها چیه دور خودم جم کردم، حالا طرف وضعش خووبه ها، اما گداست، حاضر نیست هزار تومن خرج خودش کنه :| 

نزولم میده اونم با بهره سنگین، خاک بر سرش با این زندگی کردنش، خون مردمو تو شیشه میکنه تا پول در بیاره اما حاضر نیست هزار تومنشو خرج خودش کنه ...

یه دوره اییم میخواست منو نزول خور کنه، منم کشیدم زیرش، خدایی پول مفتیه و ارج کردنش حتما حال میده اما من اهل خوردنش نیستم ...

فک کن مثلا با صد میلیون ماهی ده میلیون کاسبه ...

امشب یه زن و مرد بدبختی گدایی میکردن، منم یه مقداری پول بهشون دادم، یارو برگشته میگه آقا نداری بیشتر کمکمون کنی :||| 

خلاصه از امروز قسم خوردم کلا ب اینا دیگه پول ندم، بابام هزار تومن دستم نداده بعد تو مفتخور بی عرضه داری شکمتو با گدایی سیر میکنی بعد طلبکارم هستی :/

خلاصه خیلی زور داشت :/

امروز یه مرد شیک پوش اومده جلوم، میگه ۲۰ تومن داری نسخمو بپیچم 😑

گفتم نسختو بده برات بپیچم، میگه شما زحمت نکشین خودم میرم، منم گفتم کارت باهامه شرمنده 😐

مفتخوری بهشون حال داده :/

یه بار به یکیشون که یه پسر جوون بوود گفتم داداش تو که جوون و سالمی برو کار کن، کم مونده بود بخورتم یه جوری چپ چپ نگام کرد انگار فحش ناموسی بهش دادم 😯 به غرورش برخورد طفلی 😶

اون پسره که بهش پول قرض دادم و قرار بود تا آخر ماه پسش بده ازش خبری نشد، البته چند وقت پیش تو خیابون دیدمش و بهش گفتم عجله ایی ندارم اما انگار نباید تعارفم کنیم، مرد حسابی تو گفتی آخر ماه پس میدی و باید پس بدی حالا من یه تعارفم بزنم تو نباید بزنی زیر قول و قرارت :|

اون مرتیکه هم دو سه روز پیش بهش مسیج دادم و قرار شد تا عصر پولمو بده اما الان که چند روز گذشته خبری نشده، خبر دارم دیروز مراسم تو خونش داشته و حداقل دو سه هزار پُرس غذا داده اما یادش میره یکی دو تومن ما رو بده :|

شرف ندارم از الان به جز برای خونوادم یه دونه هزار تومنی برای کسی مایه بذارم، یکی راست میگفت که وقتی پول به کسی بدی باید مثه گدا بیوفتی دنبالش، حالا اون اولی بنده خدا پول نداره اما این دومی چه مرگشه :|

سه هفته تو اون فروشگاهه رفتم کمکشون ، هنوز خبری نشده که یه پولی به ما بدن و به قول خودش از خجالتم در بیان :|

اینم رسم زمونست ، باید حالا مثه گدا زنگ بزنی بهشون و یادآوری کنی یا بیخیالش شی، تا ۱۷ ۱۸ شهریور اونجا میرفتم :|

ساعت ده و خورده ایی بود ، داشتن در مغازه رو میبستن ! خیاط مغازه رفت اون دست خیابون و برگشت ! یکم پول در آورده میده به یکی از بچه ها که ببره بده به یه خانوم که کنار بچش نشسته بودن، خیاطه تقریبا ۵۰ سالشه، گفت گناه داره لنگ پول اجاره خوونشه :| 

منم گفتم همش فیلم و نقش در آوردن ، بعد گفت سختی نکشیدی و نمیدونی چیه، بعد با یه حالتی گفت منو ببین دارم با کی حرف میزنم‌ و رفت :|

حالا کاری به مشنگ بودن خیاطه ندارم، خیلی دو بازی در میاره دقیقا عین پاتریک تو بابا اسفنجیه :| 

والا ما هم طعم احتیاجُ چشیدیم ولی نرفتیم کاسه گدایی دست بگیریم، آدم نمیدونه چیو باور کنه دیگه 

امشب یکی از بچه ها گفت بیا پیشم ، دیگه بیخیال باشگاه شدم و رفتم شام گرفتم ک برم پیشش ، تو راه یه زن میانسال ک کف زمین بساط پهن کرده بود با داد و بیداد میگفت آقاااا بچه یتیم دارم یکی از غذاهاتو بده به من، آقاااااا بچم سرگرسنه زمین میذاره ، آقااااااا بهم غذا بده !

منم خیلی قشنگ حتی نگاشم نکردم و رفتم :|

ماشالله توقعاتشونم کم نیست ، یکی پول نون میخواد اون یکی کرایه تاکسی، یکی پول دارو و الی آخر :/ 

کلا وقتی غذا میخوری یا چیزی دستته باید یه دورم گداهای سر راتو مهمون کنی، لامصبا اینجور موقعها حضورشون پررنگتر میشه !

از اونورم یادم رفته بود قاشق بگیرم ، تو پارک نشستیم با دست غذا خوردیم، تنها شانسی ک آوردیم آب و صابون برای شست دستامون پیدا کردیم، غذا خوردن با دست لذت خاص خودشو داره ولی خب من ک کوفتم شد خخخخ =))

چند سال پیش با یه دختره دوس بودم ک خیلی خرجش میکردم ، اونم خرج کردن یه طرفه ، خلاصه این دوست و رفیق زیاد داشت خیلی فضول و دهن لق بود هر جا میرفت تعریف میکرد ک فلانی واسه من اینکارو کرد و اونکارو کرد !

آقا روزی نبود یکی به من پیام نده ، نمیخوای برام ساعت بخری ، نمیخوای باهم بریم بیرون ، شارژ میفرستی برام ، نزدیکه عیده ، بهم عیدی نمیدی =))

هر چی دوست و رفیق داشت مثه مور و ملخ جمع شده بودن دور من ، باید اعتراف کنم اون زمان یکیشون ۲۰۰ ت تیغم زد اونم رفیق فابریکش =))

خیلی بده اینقد مستقیم و بی پرده برای پول بخوانت :| یه مشت گدا گشنه جمع شده بودن دورم ، میخواستن بخورنم :|

امروز طرف اومده میگه یه کرایه تاکسی مهمونم کن ، منم بی اعصاب بودم گفتم مگه من تولید اسکناس دارم هر کی به ما میرسه ازم پول میخواد :| 

گفت نه فقط هزار تومن ، گفتم روزی سی چهل نفر از این هزار تومنیا جلومو میگیرن ، بنده خدا جا خورده بود ، البته اینم روش کار و کاسبیشونه ، در روز جلوی ۵۰۰ نفرو میگیرن ، ۵۰ نفرشونم پول بهشون بده بسشونه :| 

یه عدشونم ک میخوان برات میتینگ برگزار کنن ، آقا میتونم چند لحظه باهاتون صحبت کنم ، آقا میشه یه موضوعیو باهات در میون بذارم و الی آخر ! لامصبا رقمای پایینم نمیخوان ، انتظاراتشون بالاست !

یه عدشونم سر و وضعشون از من و شما بهتره منتها کیف پولشونو جا گذاشتن و حالا لنگ کرایه تاکسیشونن ، یعنی اینقد عرضه نداری پیاده بری ولی دست جلوی بقیه دراز میکنی ! مشکل اینجاست آدم به اینا نه میگه عذاب وجدانم میگیره :|

یه بار یه پسره ۲۰ ۲۱ ساله جلومو گرفته معتادم نبود ، پول میخواست ! گفتم داداش ماشالله جوونی برو کار کن ، یه جوری نگام کرد گفتم الان خرخرمو میجوئه، غرورشونم اجازه نمیده کار کنن ! زودم بهشون برمیخوره !

کلا چیزایی ک از این قشر دیدمو بخوام بنویسم بالای ۱۰۰ ۱۵۰ صفحه میشه ولی یاد یه چیزی افتادم ، وضع مالی خونوادم بد نبود هیچ وقت ، منم آدمی بودم ک همیشه همه چی برام فراهم بود حداقل بیشتر از خیلیا !

قبل از اینکه مغازه داشته باشم تقریبا یک سال و نیم یه جایی کار میکردم ک توش تی میکشیدم ، گردگیری میکردم ، شیشه پاک میکردم ، کارتن ۵۰ کیلویی جابجا میکردم ، روزی ۱۲ ساعت کار میکردم شاید ب پول الان واسه روزی ۳۰ تومن، هدفم پول در آوردن نبود بیشتر میخواستم خونه نباشم اون زمان خودم خونه نداشتم ! خلاصه چشم رو هم گذاشتیم و دیدیم عمرمون داره میره و کارگریم اونم با مدرک مثلا دانشگاهی ! اینجور کارها رو اگه تا یه حدی ادامه بدی میبینی ۴۰ سالته و هنوز وردست این و اونی ، از خودت هیچی نداری ، عادت میکنی و ادامه میدی و به هیچی نمیرسی ، واسه همین کشیدم بیرون !

الان خیلی پشیمونم ک عمرمو اونجا تلف کردم و حتی احساس میکنم با انجام‌ اونکارا ب خودم بی احترامی کردم و سطحمو پایین آوردم ، ولی اعتقادم این آدم هرکاری میتونه انجام بده ، مهم این اون لحظه از خودت راضی باشی و ببینی چی به صلاح زندگیته ! من احساسم این مشکل اصلی ما این ک خیلی پرتوقع و تنبلیم، حاضر نیستیم کار کنیم و فقط ایراد میگیریم یا انتظار داریم برامون فرش قرمز پهن کنن و میز مدیریتی بهمون بدن ، چرا ؟ چون مثلا یه لیسانس گرفته و چشم زمین و آسمونو در آورده :| اونم با معدل ۱۲/۵۴ و دو ترم مشروطی، در نهایتم هفت ساله فارغ تحصیل شده :/