تولد

چند روز دیگه تولد میگ میگ نمیدونم بهش تبریک بگم یا نه!

ارتباطی باهاش ندارم و آخرین بار عید نوروز بهش تبریک گفتم, حالا بعد از ۷ ماه تولدشو تبریک بگم شاید یکم مسخره باشه!

هفته پیش دو بار تو پارک جنگلی دیدمش البته اون منو ندید چون پشت سَرش بودم ...

تولد

کوثر ۱۶ سالگیت مبارک ❤

پیام

چند روز میخوام به میگ میگ پیام بدم و حالشو بپرسم اما یکم تردید دارم!! 

جدیدا هم عکسای خفنی میذاره رو پروفایلش، خیلی به خودش میرسه و تیپ و استایلشو بروز میکنه، این خصلتشو خیلی دوس دارم ...

با این عکسا بدجور دلبری میکنه!! 

ویس

یه ویس ۳۰ دقیقه ایی فرستادم, در مورد میگ میگ و چند تا موضوع دیگه, شنیدنش ضرر نداره ...

همون رمز قبلی ...

ادامه نوشته

میگ میگ

تک پسرتون شمارشو ازش گرفت، آره ما اینیم 😂

لعنتی خیلی مایه داره، در این حد بگم که خودش لکسوز nx داره 😂

فعلا دورا دور ارتباط داریم، در حد یه دوست معمولی نه بیشتر ...

اونم گاهی حالمو میپرسه، ناگفته نمونه که ازم خوشش میاد!! ولی فعلا داره ناز میکنه!!

اگه بتونم شکارش کنم با کله میرم تو ظرف عسل، کلی بیزینس و خدم و حشم داره!!

البته زیادی باکلاس و سوپر لاکچریه و گروه خونیش به من نمیخوره ولی بدشم نیومده ک این جانبو به عنوان آقاییش قبول کنه 😂

آره تک پسرتون شکارچی خوبیه 👌

پایان بازی

خب موش و گربه بازی با میگ میگ هم تموم شد!! 

امروز دو ساعت زودتر از موعد همیشگی دیدمش، برنامه زمانیشو عوض کرده که با هم تقارن پیدا نکنیم!!

دختر بیچاره تو هوای گرم اومده ورزش کنه، اونم بخاطر بچه بازی من!! 

از رفتارم پشیمونم اما اونم دیگه خیلی سخت گرفته، من که منظوری نداشتم!!

خلاصه اینکه بازی تموم شد ... 

میگ میگ پلاس

امروز از میگ میگ خبری نبود, بجاش میگ میگ پلاس اومده بود!!

لعنتی خیلی ورزیده بود, مثه چی از تپه ها بالا میرفت!! باهاش مسابقه گذاشتم 😅

اون از من جلوتر بود اما بهش رسیدم و فاصلمو باهاش زیاد کردم!! وقتی بهش نزدیک شدم واسه اینکه نذاره ازش جلو بیوفتم شروع کرد به دویدن!! اونم رو شیب خیلی زیاد, منم کم نیاوردم و دویدم تا کامل ازش جلو افتادم 😅

یعنی اگه اینکارا رو نکنم واقعا اونجا رو نمیتونم تحمل کنم, برام حالت سرگرمی داره 😅

لغزنده

دیروز پام دو سه بار پیچ خورد و چند بارم سُر خوردم، شانس آوردم نیوفتادم!! زمین کلا سنگ پوشه و اگه بیوفتی خورد و خمیر میشی 😓

از یه راهه مالرو برگشتم پایین و از بدشانسیم هر چی دختر و خانوم بودن از روبروم میومدن، منم برای اینکه معرفت به خرج بدم بالا میرفتم که اونا رد شدن و دوباره برمیگشتم تو مسیر اصلی!! تو همین بالا پایین کردنا چند بار نزدیک بود بیوفتم 😓

راه باریک بود و فقط اجازه عبور یک نفر میداد، خیلیم طولانی بود حالا باز دَم خانومایی که تشکر میکردن گرم، بعضیاشون مثه گاو سرشونو مینداختن پایین و میرفتن :|||

یادش بخیر بار اولی که با میگ میگ روبرو شدم تو همین مسیر بود، بالا رفتم که اون رد شه 😅 (البته قبل از اینم زیاد دیده بودمش) 

موش و گربه

یه مدته منتظر میمونم تا میگ میگ بیاد و باهاش برمیگردم پایین!! 

حدودای هفت و نیم تو پارک میبینمش، متوجه شده تا یه مسیری پشت سرش راه میرم و یه جورایی دنبالشم!!

دیروز یکی دو بار برگشت و پشت سرشو نگاه کرد تا ببینه هنوز دنبالش میام یا نه 😅

این مدت که فهمیده پشت سرش راه میرم چند بار با هم رو در رو شدیم، بار اولی که رو در رو شدیم گفتم الانه بیاد یقمو بگیره و بگه آقای محترم چرا اینکارا رو میکنید :|||

اما خب تا حالا که چیزی نگفته!! البته اون هنوز صورت منو ندیده، چون کلاهم کاملا پوشیدست و فقط چشمام معلومه!! 

داستان داره شبیه رمانای عاشقانه یا شایدم مرموز میشه!! 

میگ میگ

بعد از چند روز، دیروز میگ میگ (همون دختره که باهاش مسابقه میدم) دیدم!! 

لعنتی انگار پرواز میکنه اینقد که تند راه میره!! اینکه میگن پیاده روی ورزشه یعنی مثه میگ میگ راه بری، نه اینکه قدم بزنی!!

یه جایی اون پشت سر من بود، خواستم عقب عقب راه برم و برگشتم که چشم تو چشم شدیم!! ازش خجالت کشیدم و سریع برگشتم 😓😅

هربار ک باهاش مسابقه میدم پاهام عرق سوز میشن، دیشب از شدت سوزش دیگه نمیتونستم راه برم 😂

معلومه از این بچه های مایه داره، هر روز یه تیپ و قیافه میزنه!! عینک آفتابی چند میلیونی، کفش مارک و لباسای رنگارنگ!!

میگ میگ

امروز ابتدای مسیر پارک جنگلی میگ میگ (همون دختره که بار قبل باهاش مسابقه دادم) دیدم, میخواستم تا بالای تپه ها باهاش مسابقه بدم اما دیدم واقعا حس و حالش نیست, لعنتی خیلی تند راه میره!!

یه جایی از مسیر با دویدن ازش جلو زدم اما گذاشتم رد شه و جلو بزنه!! کلا نمیشه باهاش مسابقه داد جنبه نداره :|

دو دلیل داره, یکی اینکه حداقل ۳۵ ۴۰ کیلو وزنش از من کمتره و دوم اینکه سابقه کوه پیماییش از من بیشتره, یادم تو آبان که برای اولین بار اونطرفا رفتم این میگ میگ هم بودش!!

مسیر طولانی پشت سرش بودم, دیگه خیلی تابلو بود و از یه جایی به بعد راهمو عوض کردم و رفتم, بعدا براش سوءتفاهم پیش نیاد!!

میگ میگ

امروز با یه دختره مسابقه گذاشتم، لعنتی مثه میگ میگ راه میرفت!! ۳۰ دقیقه پشت سرش بودم تا بهش رسیدم، یعنی وقتی از کنارش رد شدم صورتم داغ و خیس عرق بود!! فک کنم بین پاهامم عرق سوز شد 😂

قد بلند و پاهای کشیده داره، اصلا ندیدم کسی اینجوری راه بره!! سابقه نداشته تو کَل انداختن کم بیارم اما این نابودم کرد تا بهش رسیدم!! 

اما عجیب ترین دختری که دیدم یه صب جمعه بود، با دویدن از تپه ها بالا میرفت حتی به خودم اجازه ندادم باهاش مسابقه بدم چون صد در صد میباختم!! واقعا مورد عجیبی بود، چند کیلومتر ازم جلو افتاد و رفت!! کلا محو شد 😓😑

زلزله

حوادث طبیعی که در کنترل ما نیستن هر کدوم به نوبه خودشون خیلی ترسناکن، میخواد کرونا باشه، سونامی یا زلزله یا هر چیز دیگه اما زلزله واقعا ترسناکه، زلزله رو چندبار تجربه کردم اصلا قابل توصیف نیست که بدنت یخ میزنه و خشک میشی ...

چند سال پیش تو خیابون زلزله رو تجربه کردم، انگار فشارت افتاده و میخوای بیوفتی زمین، تعادلت از دستت خارج میشه ...

حالا شب بود و من تو خیابون بودم، نمیدونم اون حجم از آدم چطوری خودشونو از طبقات بالایی آپارتمانا به اون سرعت تا خیابون رسوندن 😂

لامصب از طبقه ششم تا تو کوچه رو چطوری تو ۱۰ ۱۵ ثانیه اومدن 😂

ملت با لباس تو خونه ایی ریخته بودن تو کوچه، به میگ میگ گفته بودن زِکی 😂

منم مونده بودم که چی شده اینا اینجوری ریختن تو خیابون، رفیقم میپرسید آقا چی شده، چه خبر شده 😂

مواظب باشید موقع فرار زیر دست و پا له نشید لطفا 😁

خلاصه وقتی تو خیابونی و زلزله میاد کلا نمیفهمی چه خبره، من فک کردم شاید جنگی چیزی شده و حمله هوایی نزدیکه و مردم میخوان فرار کنن و پناه بگیرن 😂