یه مدته منتظر میمونم تا میگ میگ بیاد و باهاش برمیگردم پایین!! 

حدودای هفت و نیم تو پارک میبینمش، متوجه شده تا یه مسیری پشت سرش راه میرم و یه جورایی دنبالشم!!

دیروز یکی دو بار برگشت و پشت سرشو نگاه کرد تا ببینه هنوز دنبالش میام یا نه 😅

این مدت که فهمیده پشت سرش راه میرم چند بار با هم رو در رو شدیم، بار اولی که رو در رو شدیم گفتم الانه بیاد یقمو بگیره و بگه آقای محترم چرا اینکارا رو میکنید :|||

اما خب تا حالا که چیزی نگفته!! البته اون هنوز صورت منو ندیده، چون کلاهم کاملا پوشیدست و فقط چشمام معلومه!! 

داستان داره شبیه رمانای عاشقانه یا شایدم مرموز میشه!!