۳۳۴

دیروز حدودای چهار بعد از ظهر رسیدیم خونه, مدت زیادی تو ترافیک و زیر آفتاب بودیم! شهر خیلی شلوغ نبود اما نشانه هایی از شروع زندگی دوباره توش معلوم بود ...

شب آخر خیلی وحشتناک بود, با اینکه من بالای یه تپه دور افتاده, مشرف به یه شهر کوچیک بودم اما وقتی صدای هواپیما و انفجارها رو شنیدم واقعا وحشت کردم!

خیلی از تهران دور نبودیم و صدای انفجارهای دور دست به گوشمون میرسید, البته روزهای قبل حوالی همون شهر کوچیکم چند بار بمبارون کردن!

تقریبا ده روز و نُه شب از تهران خارج شدیم, ۸ شبشو من تو ماشین خوابیدم! یک شبم تو اون خونه روستایی بودیم که اصلا نتونستم بخوابم!

تو این مدت ۴ کیلو وزنم کم شد! دائما در حال بالا و پایین کردن از اون تپه بودم (با ماشین) دنبال خرید و تهیه مایحتاج زندگی! حتی دبه های آب رو پُر میکردم که مبادا به مشکل بخوریم! دستام کامل آفتاب سوخته شدن ...

مسیر رسیدن به اون تپه یه جاده خاکی فوق العاده وحشتناک بود که عرض کمی داشت و یه طرفشم پرتگاه بود! شیب زیادی داشت و بالا رفتن ازش کار هر کسی نبود! یعنی یه راننده آماتور خودشو از دره مینداخت پایین, خصوصا اگه مثه من یه ماشین معمولی زیر پاش بود! جادش واقعا تویوتا میخواست!

نمیدونم فرار از تهران ارزش این همه سختیو داشت یا نه ...

۲۴۴

بچه هایی که از قدیم وبم میان حتما یادشونه که من خیلی کوه و تپه میرفتم!

دگ بخاطر ناامنی و این چیزا کم کم منصرف شدم و مدتهاست که نمیرم (بیشتر بخاطر سگ های ولگرد!)

ولی اون مدت پاهام فوق العاده حجیم و قوی شده بود! الان نسبت به اون زمان عضلات پام نصف شده متاسفانه ...

اگه میخواید پاهای خوش فرم و قوی داشته باشید حتما هفته ایی یکی دو بار تپه پیمایی کنید, نکته مهم برداشتن قدم های بلند ...

از جاده خاکی حرکت کنید و هر جلسه در حد ده دقیقه از جاهای پُر شیب بالا برید! همین کافیه ...

تو دو سه ماه پاهایی براتون میسازه که تو چند سال باشگاه نمیتونید بسازید...

اسکی

دیروز مشغول پایین اومدن از تپه بودم، یه جاییش نمیدونم پام سُر خورد یا کلا خاک زیر پام سست بود، یه مسافت یکی دو متری سُر خوردم و پایین اومدم 😅

روزی ۳ ۴ بار اینجور اتفاقی پیش میاد، تا حالا که نیوفتادم اما اگه بیوفتم فک کنم خیلی دردم میاد 😓

اکثر اوقات فقط پاتو رو یه سنگ کوچولو میذاری، مثه چرخ عمل میکنه و کامل حرکتت میده و با خودش میبرتت 😓

از قسمتایی که خاک نرم و سنگهای ریز دارن اصلا نباید عبور کرد، ممکن به کشتنت بده!! 

سنگ رو یخ

از بالای تپه ها تقریبا پایین اومده بودم و ورزشم تموم شده بود، یه دختر رو دیدم که تنها بالا میرفت و فاصلش از من زیاد بود!! اصلا نمیدونم پیش خودم چی فک کردم و چی گذشت که یهو تصمیم گرفتم خودمو بهش برسونم و پیشنهاد هم مسیر شدن بهش بدم!! 

اون از من خیلی جلوتر بود، تقریبا بیست دقیقه طول کشید که بهش رسیدم!! نفس نفس زنان بهش رسیدم و اونم وایساده بود که استراحت کنه، تا من بهش رسیدم یهو برگشت سمت پایین :|||

منم خسته و کوفته پشت سرش رفتم پایین، بیست متر نرفته بودم که یهو دختره دوباره مسیرشو عوض کرد و برگشت سمت بالا!! 

آدم بیشعور فقط میخواست منو کِنف کنه!! وقتی از کنارم رد شد اخمام تو هم بود، انگار فهمیده بود این همه راهو بخاطر اون بالا اومدم و میخواست یه جوری منو بپیچونه!! 

دیگه خیلی تابلو بود اگه میخواستم باهاش برگردم بالا، خلاصه ندیده و نشناخته و بدون هیچ زمینه ایی نمیدونم چرا همچین حرکتی زدم 😅

این اتفاق چند هفته پیش افتاد ...

کفش

یکی از کفشایی که یک ماه قبل گرفتم و برای ورزش ازش استفاده میکنم، لبه هاش تَرک خورده 😓

اگه یک ماه دیگه ازش استفاده کنم کامل جر میخوره و باید بندازمش دور، برای همین تصمیم گرفتم دیگه موقع ورزش نپوشمش، کلی پولشو دادم و حیفه!!

باید یه کفش مخصوص کوهنوردی بخرم، اینجوری هر کفشی پام کنم پاره میشه و باید دور بندازمش، فشار وزن رو سنگ و خاک، شیب زیاد و اینجور مسیرها کفشو نابود میکنه 😓

کفش کوهنوردیم گرونه، بعید میدونم یه کفش خووبش زیر دو تومن قیمتش باشه، از مغازه هاییم باید بخرم که لوازم کوهنوردی و شکار و این چیزا میفروشن ...

باد

وقتی میری بالای تپه یا کوه چنان بادی میاد که میخواد از زمین بلندت کنه اما تا میرسی پایین باد قطع میشه 😅

فک کنم کِرم داره و میخواد اذیت کنه، شایدم بازیش میگیره و میخواد بازی کنه 😅

مسیریاب

راه رسیدن به تپه هایی که تو فیلم نشون میدمو امروز پیدا کردم، دفعه بعد که وقت پیدا کنم و برم اونطرفا حتما از بالای اون تپه ها فیلم میگیرم و فتحشون میکنم!! 😅

فک کنم ارتفاعشون خیلی زیاد باشه و حال بده 👌

ببخشید تو فیلم صدای باد میاد و یکم اذیت کنندست ...

همون رمز قبلی ...

ادامه نوشته

مسابقه

دیروز تو مسیر پارک جنگلی یکی باهام مسابقه گذاشته بود!! البته این رقابت درونی بود و کسی ازش خبر نداشت!! اما کامل حس میکردم میخواد ازم جلو بزنه!!

۱۰ ۱۵ دقیقه ایی پشت سرم بود و نمیتونست بهم برسه از صدای نفساش معلوم بود داره خودشو میکشه که بهم برسه!! شیب مسیر خیلی زیاد بود و منم دیگه خسته شده بودم و یه جا وایسادم که رد شه ...

من ۹۰ دقیقه بود که از تپه ها بالا میرفتم و دیگه جوونی نداشتم اما اون نهایتا ۲۰ دقیقه بود که ورزششو شروع کرده بود، خلاصه مسابقه عادلانه ایی نبود ...

حالا من باختم یا بردم 😅

هلاک

امروز دوباره رفتم تپه نوردی!! با این تفاوت که نسبت به دیروز ده برابر بیشتر خسته شدم!! 

۴۰ ۵۰ دقیقه ست با لباسی که بیرون بودم افتادم رو تخت!! یکی بیاد به من کمک کنه از جام بلند شم 😥

آاااااای هلاک شدم 😩

حال و توان بلند شدن و رفتن زیر دوش نیست، یکی بیاد به من بگه تو بُز و گوزن نیستی که رو تپه میدویی و بالا میری 😕

شوک

امروز از مسیر ناشناخته ایی رفتم و وسط ناکجا آباد تک و تنها بودم!! صدای سگ میومد و تقریبا نزدیک بودن، منم لباس با بوت مشکی تنم بود و کلاه سرم کشیده بودم و یه چاقوی شکار دستم بود!! یعنی کسی میدیدم زهره ترک میشد 😅 

فقط یه ماسک کم داشتم که شبیه مایکل مایر تو فیلم هالووین بشم 😅

البته اینو بگم من علاقه زیادی به کارد و چاقو دارم، یکی از سرگرمیام بازی با چاقوئه!! همه هم بدشون میاد که اینجوریم اما دوس دارم دیگه ...

همین تیغه با طول بیست و چند سانت، عکس 

به خودم میگفتم آخه خَر سرتو گاز گرفته تک و تنها اومدی اینجا!! آدم نترسیم اما خب باید احتیاط کرد!! خلاصه در امتداد تپه حرکت کردم و دیگه به سمت بالا نرفتم، همینطوری که میرفتم یهو دیدم یه جاده زیر پامه و کلی آدم مشغول پیاده روی و ورزشین!! خوشحال شدم ک تنها نیستم و به سمت اونا حرکت کردم!! تنها مشکل بوتم بود ک یکم نوک انگشتای شستمو میزد و اذیت میکرد ...

احتمالا سری بعد برم کوهنوردی ... 

تپه نوردی

امروز ۴ ۵ ساعتی تو طبیعت بودم، تپه نوردی کردم و برگشتم خوونه!!

عکس

اگه مسیر تخت بود بالای ۳۰ هزار قدم برمیداشتم اما چون از تپه بالا میرفتم طبیعتا سرعت حرکتم کم شده بود ...

کلی دختر ژیگول اومده بودن ورزش، ماشالله ورزیده هم بودن اما خب کمتر کسی به پای من میرسه 😅