۲۸۸
دقیقا ۴ ساعت اونجا بودم, آخرشم قشنگ قهوه اییم کردن!
بعد از کلی معطلی اون استادشون (فوق تخصص داره) گفت چون خود بیمار نیست من ویزیت نمیکنم! اعصابمو ری..دن توش ...
رفتم باهاش حرف زدم, حالا شما یه محبتی بکن و اینا رو نگاه بنداز! با کلی منت و اعصاب خرابی, آخرش آزمایشا و پروندشو نگاه نکرد فقط از زیردستش پرسید ک جواباش چطور بوده اونم گفت خوب بوده! استادشم گفت ۲.۵ واحد دوز فلان دارو رو کم کن ...
بدبختی ما یکی دو تا نیست آخه, الان ما چرا باید کلی راه بکوبیم و تا درمانگاه بیمارستان بیایم! خب چرا ادامه روند درمانو تو مطب یه دکتر انجام ندی!
چون اونا هم طاقچه بالا میذارن و قبول نمیکنن! الان مریضتو از درمانگاه بیمارستان ببر مطب یکی از همین دکترای بیمارستان, میگن ما قبول نمیکنیم! کلا دردا یکی دو تا نیست, برای هیچی تا الان ۶ ساعت وقت منو گرفتن!
سرزنشا رو اونی میشنوه که بار همه چی رو دوششه!
خلاصه با اعصاب خراب دارم برمیگردم خونه ...