تک پسر

* بعد از ۷۲ ساعت مامانو بردم پارک که راه بره، یه وقتایی اینقد کارام زیاد میشن که وقت نمیشه برای پیاده روی بریم!

* پیری یواش یواش اتفاق نمیوفته! یه جا میخوندم که آدم تو چند دوره خاص و تو سنین مشخصی پیری براش اتفاق میوفته! (مثلا ۴۲، ۷۲ و ۸۵)

امروز که با این آقاهه بیرون بودیم واقعا ب خودم گفتم از جوونیت استفاده کن و هر کار درستی که فک میکنی باید انجام بدیو حتما براش اقدام کن! مگه تهش چیه؟! واقعا جز حسرت و پشیمونی هیچی نداره ...

اینو به شما هم توصیه میکنم حتما کارای درسته زندگیتونو انجام بدید (کار درست نه با سَر خودتو بندازی تو چاه) سَرتو که نمیبرن! امتحان کن ...

* از ۶ کیلویی که کم کردم یک کیلوش برگشته!! دیروز برای تولد مامان یکم زیاد شیرینی خوردم! این ۳ ۴ روز اخیر هم برنج زیاد مصرف کردم! باید حواسمو جمع کنم!

* خیلی دیر شروع کردم به زبان خوندن! یکشنبه امتحان دارم و نمیدونم چجوری جمعش کنم!

* امشب مامان گفت دلش شیرینی میخواد، رفتم براش خریدم!

به یارو میگم یه ظرف کوچیک بده، میخواستم ۴ دونه بخرم اما ۸ تا داد! (البته کوچولو بودن)

دوس ندارم شیرینی و این چیزا تو خونه باشه!!

* فردا میانترم زبان دارم، هیچیم نخوندم!!!

* چند شب که متوالی خوابای خاکبرسری میبینم! من اصلا به این مسائل فکر نمیکنم واقعا برام عجیبه ...

* امروز استراحتم و باشگاه نمیرم خوشبختانه!

* دیشب خواب یکیو دیدم ک خیلی دوسش داشتم, اگه میموند حتما به همه ترجیحش میدادم اما خودش گند زد ب همه چیز...

* دیشب یکم هله هوله سفارش دادم بعد از چند روز, واقعا خوردن شیرینیجات خیلی میچسبه!

با خودم در حال کشتی گرفتنم که نرم شیرینی بخرم!! 

واقعا هیچ طعم و مزه جدیدی نداره فقط کِرم داره :|

یه دل میگه پاشو برو بیرون اما یه دل میگه نرو بیرون!!

میدونم اگه بیرون برم حتما یه سر به شیرینی فروشی میزنم و مواد قندی و مضر میخرم و وارد بدنم میکنم!! 

یه مدته پُرخور شدم و نمیخوام به این روند ادامه بدم ...

با اینکه آخر وقت رفتم و سینی هاش خالی شده بودن و اون شیرینی های خوشگلش تموم شده بودن اما همینا هم خوشمزه بودن 😓😁

عکس

عذاب وجدان گرفتم، ۴ ۵ برابر اینو تو یخچال دارم هنوز 😓

شیرینی خریدم 😅

یه کیلو!! کاش فقط چند دونه خریده بوودم اما کاریه که شده!!

هوای خنک و بارون زده خیلی دلچسبه، همین ۵ ۶ دقیقه که رفتم بیرون واقعا حالم خیلی بهتر شد 😁

چند ماهه دلم ماست ترش و شیرینی دانمارکی میخواد 😭

هوس شیرینی کرده بودم، نیم کیلو شیرینی گرفتم شده ۴ تیکه :| 

۲۰۰ گرم جعبه بهت غالب میکنن اونم واسه ۵۰۰ گرم شیرینی!!!

جعبه ها رو میخرن کیلویی ۱۶ هزار تومن(پسر شیرینی فروشه رفیقمه بهم گفت)،اگه شیرینیو مثلا بفروشن کیلویی ۴۰ هزارتومن، یک جعبه یه کیلویی اگه وزنش ۲۰۰ گرم باشه براشون ۳۲۰۰ تومن در اومده، اما به قیمت شیرینی ۴۰ هزار تومنی بهت میندازنش، یعنی ۵ هزار تومن فقط سود جعبه اییه که بهت انداختن، لامصب روز به روز وزن جعبه ها سنگینتر میشه ...

بعد از ظهر خوابیدم و بعدش که بیدار شدم دیدم نزدیکای هشته :| 

دیگه حال بیرون رفتن نداشتم فقط یکم شیرینی(دانمارکی) خریدم چون خیلی وقت بود هوس کرده بودم، کاش حداقل خامه ایی میخریدم یکم بچسبه :)) 

دو سه روز شدیدا دلم شیرینی خامه دار میخواد حالا از هر مدلی ک باشه فرقی نداره، امشب رفتم بخرم اما دیر رسیدم و بسته بودن :(

یه امشبو هوس شیرینی کرده بودم تو هر قنادی که رفتم هیچی نداشتن، همه یخچالاشون خالی بود :/

دلم خیلی نون خامه ایی میخواد 😭

حال ندارم برم بخرم 😭

امروز ۱۱ تا ۵ تومنی بهم شیرینی دادن در مجموع، عارم میاد بگیرم ، خودشون ب زور میذارن تو جیبم، مشتری آخریه هر چی اصرار کرد من نگرفتم اما حقیقتش الان پشیمونم، اون میره دنبال زندگیش منم میرم دنبال زندگیم و هیچ وقتم احتمالا همو نبینیم ! فقط پولُ پروندم 😂

امروز همه بستنی میخوردن ، پیر و جوون و بچه ها همه مشغولش بودن :/

فک کنم دو سه سال بستنی نخوردم :| 

خودمو از همه چی محروم کردم ، حالا بجای شکم‌ تیکه یه شکم شل و ول افتاده داشته باشی چ فرقی داره ، زندگیم شده سینه مرغ و کباب آبپز و میوه:|

نوشابه رو ک شش ساله لب نزدم ، البته پشیمونم نیستم ...

شیرینیای خامه دارم دو سال میشه نخوردم :|

باقلوا و این شیرینیای چرب و شیرینم ک هفت هشت سال لب نزدم :|

این چ زندگیه :/

بچه که بودم اسم زولبیا و بامیه میومد یاد لُرل و هاردی میوفتادم :))

من ک فقط بامیه میخوردم ک توپول و آبدار بود :)) 

البته خیلی سال ک دیگه نخوردم ، هوس کردم یهو :)

شما کدومو دوس دارین :)