آخرین روز
خب وارد آخرین روز سال ۹۸ شدیم، سالی پر از حوادث، چیزایی که برام های لایت بودنو مینویسم ...
• نوروزش خوب شروع شد البته فقط ۳ ۴ روز اولش، بعدش که داستان سیل پیش اومد و کوفتمون شد ...
• با دوستم رفتیم عشق و حال و خوش گذشت البته حیف که دفعاتش کم بود شاید ۳ بار و در مجموع ده روز ...
• از نظر مالی بد نبود کلا، یه واحد جدید گرفتیم و پس اندازمونم خدا رو شکر بیشتر از سالهای قبلش شد ...
• دزدیدن دوچرخم ک واقعا برام عزیز بود البته شاید اگه نمیدزدیدنش همون ابزار مرگم میشد چون چندبار نزدیک بود با ماشین بهم بزنن ...
• تو بیمارستان بستری شدن یکی از عزیزانم که به کما رفت اما خدا رو شکر برگشت پیشمون، رفت و برگشتش بدترین و بهترین اتفاق ۹۸ بود برام ...
• کیست لثم، هم استرس داشت و هم درد ک در نهایت جراحیش کردم ...
• احتمالا جنگ با آمریکا و سقوط هواپیما ک روزای پراسترسی بود ...
• زورگیری و دزدیدن گوشیم که شانس آوردم آسیبی ب خودم نرسید و از معرکه فرار کردم ...
• ورود کرونا به ایران ...
• فوت یکی از بستگان اونم یک ماه مونده به سال جدید، خدا رحمتش کنه ...
• اینم خیلی مهم ِ اما برای خودم محفوظ میمونه و نمیگم ک چی بود ...
چیز دیگه ایی تو ذهنم نیست اینا مهمای ۹۸ بود برای من، اتفاقات بدش زیاد بود و اتفاقات خووبش بدتر نشدن ِ اتفاقات بدش بود ...
امیدوارم ۹۹ برای هممون بهتر باشه ...