سقوط

امروز چیزی نمونده بود از یه جایی پایین بیوفتم و جامعه بلاگفا بی تک پسر بشه 😅

شیب خیلی زیاد، همراه با زمین گِلی!! از رو گِل لیز خوردم اما دستمو به یه تخته سنگ گرفتم و خودمو نگه داشتم وگرنه از اون ارتفاع پایین میوفتادم 😕

خیلی ترسناک بود اما بالاخره از اونجا در رفتم!! البته همه لباسام گِلی شدن 😅

یه گزارش میدانی هم براتون گرفتم، یک دقیقه تو ویدیو حرف زدم اما ده دقیقه گفتم 'حالا' و 'دیگه' 😂

همون رمز قبلی ...

ادامه نوشته

پرتگاه

امروز از یه مسیر نسبتا خطرناک حرکت میکردم، راه طولانی و مالرو که پایین پات دره و پرتگاه بود!! 

هر چی جلوتر میرفتم مسیر ناهموارتر و لغزنده تر میشد، کافی بود پات به سنگی چیزی گیر کنه و با مغز بیوفتی پایین و سقوط کنی :|

یه جایی به بعد دیگه ترسیدم اما بازم جلو میرفتم اینقد وحشت زده بودم که طول قدمام ۱۰ ۱۵ سانت شده بود، به خودم گفتم ادامه این مسیر خریته و بهتر برگردم!! 

۷۰ درصد مسیر مارلویی که طی کردم نسبتا مناسب بود اما ۳۰ درصد بقیش خیلی ترسناک بود و هر لحظه امکان لیز خوردن وجود داشت!! 

کل اون مسیر نیم ساعت رفتم اما یک ساعت برگشتم، لعنتی تموم نمیشد!! منم با شکم خالی و بدون خوردن آب و غذا رفته بودم حتی یه بطری آبم همراهم نبود، استرس پرت شدن، خستگی، گرسنگی و تشنگی و نبود انرژی کافی واقعا کلافم کرده بود!! 

بعد از ۴ ساعت و خورده ایی کوه پیمایی و برداشتن ۲۳۰۰۰ قدم برگشتم خوونه!! آخراش از شدت خستگی میخواستم رو زمین بشینم 😅