۲۶۲
هفت صب بیدار شدم, قرص و یه صبحانه مختصر ب مامان دادم, بعدش رفتم باشگاه, از باشگاه رفتم مرغ فروشی و چند کیلو سینه خریدم, اومدم خونه و سینه ها رو گذاشتم تو یخچال, بلافاصله رفتم تره بار, هویج و کدو و این چیزا خریدم و اومدم خونه!
مرغا رو مامان شست اما نایلون بسته بندی کم آوردیم! دوباره رفتم بیرون, اول رفتم داروخونه و برای مامان قرص گرفتم بعد رفتم سوپری, نایلون و این چیزا خریدم و برگشتم خونه!
دگ شروع کردم به آشپزی, کارا ک تموم شد با مامان رفتیم پارک که راه بره! اینقد گفت نون, که بعد از پیاده روی مامانو آوردم خونه و دوباره رفتم نون بخرم (کارت همراهم نبود)
الانم مثه جنازه افتادم رو تخت و منتظرم ناهار آماده شه ...
چند تومنم به مامان بدهکار بودم ک امروز بهش پس دادم و بی حساب شدیم ...
با این همه کاری که من میکنم باید حقوق بهم بده + حق بیمه!