* چند روز آموزش آشپزی میبینم و فردا میخوام خورشت آلو با مرغ درست کنم!!

همه چی اضافه میکنم جز نمک و روغن! واقعا نیازی بهش نیست و به نخوردنشون عادت کردیم ...

صب کار بانکی دارم و از اونجا میرم برای خرید مرغ! حقیقتش روم نمیشه کم بخرم اما حوصله شستن و بسته بندی مرغم ندارم! اگه به من باشه نیم کیلو میخرم اما احتمالا چند کیلو سینه بگیرم و بگم جوجه اییش کنه!

علی میگه مرغو قبل از پختن ۲ ۳ دقیقه تو آب جوش بذار که زهمش گرفته بشه و بعد مرغا رو در بیار و جداگانه بپز! منم همیشه اینکارو میکنم ...

* نبات بعد از ۲ ۳ روز مهربونی، باز فاز و اخلاق سابقشو پیدا کرده! بخاطر اینکه وسط صحبتمون یه نفر به من زنگ زده و بهش گفتم بعدا بهت زنگ میزنم دوباره قهر کرده! میگه منتظر نموندی من بگم خدافظ!!

* اون خونه ایی که اجاره دادم یکم تعمیرات داره، با تعمیرکار که حرف میزدم بهم گفت ک مستاجر گفته اینکارم بکن و اونکارم نکن! گفتم شما اونکاری ک من میگم انجام بده چون پولو من بهت میدم نه اون ...

مستاجر چند روز پیش به خودم گفت فلان کارم انجام بده، گفتم اونجا مشکلی نداره و لازم نیست! بعد که نه شنیده، دو سه بار آخری که تو واتساپ بهش پیام دادم جواب سلاممو نداده!

رو سر مالت نباشی براش تصمیم گیرنده میشن! بعد همینا میگن صاحبخونه ها دیو هفت سرن! تازه بی ادبی و پررویی هم میکنن!