۵۱۴

یه سوال ذهنمو درگیر کرده!

الان اگه کسی پشت کنکور بمونه باید تو امتحانات نهایی پایه یازدهم و دوازدهم مدرسه تو همون سال شرکت کنه؟ (بخاطر تاثیری که معدل تو کنکور داره)

مثلا من بخوام دوباره کنکور بدم باید برم امتحان نهایی شرکت کنم یا هر کس دیگه ایی که دوران مدرسشو تموم کرده...

کجایین

این همه کنکوری داشتیم هیچکس جز یک نفر رتبشو نگفت :| 

فقط ناله هاشون مال ماست، موقع اعلام نتایج دیگه ما غریبه میشیم :|

رتبه کنکور

بچه های کنکوری چیکار کردین ؟! 

کنکور

خب کنکور ۹۹ هم تموم شد، دهن ما غیرکنکوریا رو کنکوریا اسفالت کردن، جا داره به همه اینایی که مرهم درد ناله های کنکوریا بودن یه خدا قوت بگم، یه مدت از دستشون نفس راحت بکشید :|

امیدوارم به آرزوشون برسن و ببینن تو دانشگاه هم خبری نیست ...

کنکور

میبینم که جوجه های بلاگفا چند روز دیگه کنکور دارن و خیلی استرس بهشون وارد شده و نگرانن!!

اول اینکه نگرانیتون بی مورده، کرونا اونجا ننشسته که شما رو آلوده کنه پس بیخودی به خودتون استرس ندین بخاطر این موضوع، بهرحال همه رعایت میکنن، هر روز چند صد هزار نفر تو مترو جابجا میشن و چیزیشون نشده(البته امیدوارم)، همونطور که تو میترسی بغل دستیتم میترسه و مراقبه پس ریسک آلودگی خیلی پایینه به نظرم چون همه اطلاع دارن و توجیه هستن ...

اتفاقا ماسک که میزنی نفست گرم میشه و بهت آرامش میده، خیلی با بدبینی به این ماجرا نگاه نکنین که وای ماسک میزنم و خفه میشم یا ماسک میزنم و گرمم میشه وای استرس دارم وای دارم میمیرم و از این دست خزعبلات ...

اگه درس خووندی و آماده ایی که خوش به سعادتت اگه کالیبرت بالا بوده و درس نخوندی و وقتتو حروم این پسر و اون پسر و این چرندیات کردی که خاک عالم ...

این قطار کنکور برای ۹۹.۹ درصد آدمای شرکت کننده مقصدی نداره، هر چند ک همتون مجبورید سوارش بشید ...

راحت بگیرید و بدون استرس شرکت کنین، همینکه فک کنی بعد از فارغ تحصیلیتم جات تو اتاق خوونه باباته کلا بدون هیچ نگرانی میتونی سرجلسه شرکت کنی و خلاص ...

روزای آخر

یه عده چرت و پرت میگن که روزهای آخر کنکور درس نخونین و بی فایدست و به ذهنتون استراحت بدین اما اینا هذیون میگن ...

شب قبل از کنکور یه نگاه الکی به کتاب های دینی انداختم، فرداش ۳ تا سوالو عینا جواب دادم که شب قبلش تو کتاب خوونده بودم ...

دقیقا سه تا آیه بود ک پرسیده بود در مورد چیه ...

روزای آخر کنکور دروس عمومی و حفظیو زیاد بخوونین، چون سوالاش عینا همون متن کتابه ... 

برای دروس فیزیک و ریاضیم از هر مبحث یه سوال جامع حل کنین، فقط یه سوال نه بیشتر ...

اینجوری مرور کنین ک گفتم، اتفاقا روزهای آخر فشار بیشتری بیارید، اونایی ک میگن رفته رفته زمان خوندنتونو کم کنین چرت گفتن، این ۴۰ روز برید برای بالای روزی ۱۲ ساعت خووندن ...

اونایی که قبلا کتاب ها رو خوندن کارشون راحته، ۳ ۴ دور کل کتابها رو بخوونین، عمومیا رو زیاد زیاد بخوونید، نمیخواد خیلی با دقت و زمانبر بخوونید فقط بخوونید و رد شید مطمئنا تو ذهنتون میمونه ...

من تو دانشگاه امتحانای انقلاب و اندیشه و وصیا و اینا رو با دو دور خوندن شرکت میکردم همشونم بالای ۱۸ گرفتم، کتاباشونم همه بالای ۲۰۰ ۳۰۰ صفحه بود، اگه خیلی جدی برای کنکور نخوندید باور کنین تو همین ۴۰ روزم میتونید خیلی نتیجه خووبی بگیرید، بچسبید به نقاط قوتتون و سراغ دروسی که توش ضعیف هستید خیلی نرید ...

بابا دیگه منگولم باشی این ۴۰ روز درس بخوونی غیرممکنه نتونی متوسط درساتو ۳۰ درصد بزنی، خصوصا اگه سال آخر هستی که قطعا میتونی چون داری امتحان میدی و کتابا رو میخوونی ...

خلاصه هنوزم خیلی وقت دارید، نتو این چیزا رو بیخیال شین و این مدت بکووب درس بخوونید، دروس حفطیو تا شب کنکور بخوونید و مرور کنین ...

روزی ۱۲ ساعت هدفتون باشه تا روز کنکور ...

غصه

تو بلاگفا از هر ده نفر احتمالا هشتاشون کنکوری بودن، اکثرا هم ناراحتن البته حقم دارن چون آینده ایی جز دانشگاه رفتن و درس خوندن برای خودشون متصور نیستن ...

حالشونو درک میکنم بهرحال هممون قربانی این تیع تیز بودیم، کنکور و نتیجش نشون دهنده هوش و تواناییا نیست فقط رو کسایی جواب میده که بتونن یکی دو سال یا بیشتر یه گوشه بشینن و کتاب ورق بزنن، کار سختی نیست فقط آدم خودشو میخواد و چ هوش و استعدادهایی که کلا نادیده گرفته میشن و از دور خارج میشن ...

ولی زندگیُ تلاش میسازه، همون گوشه نشینی و کتاب خوندنم باز زحمت داره، بعضیامون آدم اینکار نیستیم نه بخاطر اینکه نمیتونیم فقط بخاطر اینکه بلد نیستیم، اگه بلد نیستین کنکور بدین خوتونو عمرتونو روش هدر ندین...

رتبه کنکور

چقد بد که زندگی یه قشر زیادی به کنکور و این چیزا گره بخوره، من اگه عقل الانو داشتم هیچ وقت دانشگاه نمیرفتم واقعا عمرم حرووم شد

یه عده هم میگن آدم بیسواد شعور و شخصیت نداره، که به نظرم حرف مفته، چهار صفحه جزو نوشتن و روخوونی از روش و امتحان دادن به کسی شعور و شخصیت نداده و نمیده، این چیزا ذاتیه و باید تو خونت باشه

یه کار پیدا کن یا اگه سرمایه ایی داری باهاش کار کن، اون عمرتو بجای دانشگاه بنداز تو کار و کاسبی و حالشو ببر 

البته خیلیا واسه خوشگذرونی و معاشرت با جنس مخالف راه دانشگاه رفتن پیش میگیرن که فقط وقتشون بگذره

بستگی به خودت داره که از زندگیت چی بخوای، منتها اکثر ما کوته بینیم

😓😓😓

نتیجه کنکور

خیلی از بچه های وبی ک کنکوری بوودن و تو وبلاگشون رفتم ظاهرا نتیجه خووبی نگرفتن و ناراحتن !

البته حق دارن ناراحت باشن چون انگار کل حیاتشون به کنکور و دانشگاه گره خورده و مسیر و راه دیگه ایی برای ادامه زندگی نمیبینن !

البته ما هم سطح توقع و خواسته هامون کم نیست ، انتظار داریم هممون متخصص فلان رشته پزشکی بشیم و پول در بیاریم ! اونم برمیگرده به فرهنگ غلطی ک بین مردم رایج و از بچگی به بچه ها میگن باید فلان کاره شی و از این خزعبلات !

والا همه آدما هوش و توان یکسانی ندارن ، قرارم نیست فقط یه مدرک بگیری و قاب کنی به دیوار ، اگه هدفت پول در آوردن والا راه براش زیاده البته یکم سرمایه و هوش اقتصادی میخواد ! وگرنه درس و دانشگاه اینقدم تحفه نیست ک بخاطرش گریه میکنید و افسرده شدین

چاق

خیلی سال پیش ک سنم کم بود و پشت کنکور بودم با اینکه درس نمیخوندم ب اون صورت ولی جو و حال و هواش طوری بود ک مجبور بودم زندونی باشم و از خونه بیرون نیام ، فک کنم جوشو همتون تجربه کردین و درکش میکنین ...

خلاصه بعد از یکی دو سال حبس کشیدن و طی کردن یه دوره افسردگی رفتم رو ترازو ! بله ۲۵ کیلو اضافه وزن پیدا کرده بودم ! :| 

من موندم و یه آدم چاق و توپول ، مثه پشمک بودم ، به بازوام دست میزدی مثه یه تیکه چربی اینور اونور میرفت ، فوتم میکردن میوفتادم :| 

خیلی پخمه و پفکی بودم ، یکمم لوس بارم آورده بودن کلا دست ب سیاه سفید نمیزدم ، با یه بچه مچ مینداختم مچمو میزد :| چهار قدم راه میرفتم نفس نفس میزدم اصلا نمیتونستم فعالیت بدنی داشته باشم ، در اثر چاقی و بی تحرکی فشار خونمم بالا رفته بود ! اونم تو ۱۹ ۱۸ سالگی !

یکم به خودم اومدم و سعی کردم کمتر بخورم ، ولی خیلی سخت پایین میومد، واقعا سخت بود ...

میرفتم لباس بخرم هیچ کدوم از اون لباس خوشگلا اندازم نبودن ، خیلی ناراحت کننده بود برام ، عقده ایی شده بوودم :|

رفتم باشگاه و مربی گرفتم ، گفت بیا تو رختکن و لباستو در بیار ، یه نگاهی بهم انداخت و گفت ، ناراحت نشیا ولی از این بدن تا حالا هیچ استفاده ایی نشده خخخخخخخ =))))

ورزشو شروع کردم ، پرس سینه یه دو و نیم کیلویی اینور و یکی اونور ، زورم نمیرسید بلندش کنم ، نزدیک بود زیر آواره پنج کیلو وزنه له بشم :)))))

خلاصه یواش یواش وزن کم کردم ، شاید سه سال طول کشید اون ۲۵ کیلو از بین رفت البته بتدریج هیکلم بهتر میشد و سایز کم میکردم ولی برای ایده آل شدن سه سال زحمت کشیدم ...

کم کم اون چربیا جاشونو ب عضله دادن ، الان ماشالله همه رگ ها و عضلات بالا تنم معلومن ، توان بدنمم صد برابر شده ، کمتر کسیم میتونه مچمو بزنه :) 

از همه مهمتر هر چی لباس خوشگل ببینم میخرم ، این نکتش از همه مهمتره :))

پنج سایز کم کردم ، خیلی سخت بوود ، اگه الان خیلی رو خوردنم حساسم واسه تجربه سختیه ک داشتم :)

دیگه هیچ وقت نذاشتم یک کیلو وزنم بره بالا ، با ورزش و رژیم و کنترل هر روزه وزنم :)

کنکور

داشتم فک میکردم تو هر دوره زمانی یه دُخی کنکوری داشتم ، از ۱۷ سالگیم تا الان دُخیای کنکوری صحنه رو ترک نکردن ، فقط فرقش این من خیلی وقت پیش صحنه رو ترک کردم و گذاشتمش کنار :)

کوشولو چند روز دیگه کنکور داره ، ایشالله یه رتبه خوب بیاره ، خیلی بهش امید دارم ک خانوم دکتر بشه واسه خودش :)

نمره زبانم دیروز اومد ، ۹۸ از ۱۰۰ ! راضی نیستم چون صد میخواستم :|