من و تتلو
اومده در خونمون و فحش میده!! میگم چرا فحش میدی؟!
میگه تو به من فحش دادی!! میگم شاید باهات حال نکنم اما تا حالا بهت فحش ندادم!!
کارمون داشت به کتک کاری میکشید که یکی زدم تو صورتش و گفتم خفه شو!!
بازم گفتم من تا حالا بهت فحش ندادم!! گفت عصر با بچه ها میام در خونتون برای دعوا :|||
گفتم بیا!! عصر شد و چند تا ماشین اومدن، ترسیدم برم پایین چون زیاد بودن!!
رفتم پایین که کتک رو بخورم که یهو دیدم از اول تا آخر خیابون خبرنگار از شبکه های مختلف جهان با دوربین منتظر منن =)))))
به انگلیسی سوال میپرسیدن و منم به انگلیسی جواب میدادم، اصلا خیلی حال میکردم از این همه تسلط و روان صحبت کردن!!
بعدش نمیدونم چی شد که یهو پسرعمم با دوچرخه از پشت بوم افتاد پایین =)))
کنفرانس خبریو لغو کرد پسرک نسناس =))))
خودم جررررر خوردم وقتی این خوابو نوشتم 😂😂😂
این چه خوابی بود آخه 😅