بد شانس
عصر مودمُ بردم شرکت اینترنتی که ببینن چه مرگشه چون تقریبا سه هفته بود که کانکت نمیشد ، کلی دختر جیگول میگولم اونجا ردیف نشسته بودن و به تلفنا جواب میدادن ، جیگولترینشون که ظاهرا رئیسشونم بود ، اومد مودمُ ازم گرفت و داد به بخش فنیشون تو این فاصله هم داشت بازار گرمی میکرد که از این بسته های شش ماهمون بگیر و این چرندیات که گفتم بدردم نمیخوره و حالا بذار ببینم کلا مودم کار میکنه یا نه !
پنج دقیقه بعد یه پسر مودمو آورد و گفت سوخته :/ ظاهرا قطعیای برق و نوساناش آی سیاشو سوزونده ، راستم میگفت چون بعد از قطعیای برق بود ک خراب شد و دیگه کانکت نشد :/
اون دختر جلف هم خندش گرفته بود ، گفتم چیه به قیافه وارفتم میخندی، بچه پررو ذوق مرگ شده بود ! ۱۸۰ پیاده شدم واسه یه مودم کپی مودم خودم ، جالبه چیزای قدیمی با تکنولوژی قدیمی هم روز ب روز دارن گرون میشن ، فک کردم این مودما دیگه از رده خارج شدن نگو تو بازار که هستن هیچی تازه گرونم شدن :/ البته یکم ظاهر آنتنش فرق میکنه و احتمالا تنها مزیتش همین تغییر قیافه آنتنشِ !
بهش گفتم اینترنت ماهانه ایی چیزی بهم نمیدی ازتون مودم خریدم، با خنده میگه فردا ماهانه اینترنتت تموم میشه و باید دوباره پول بدی :|
از وقتی قیمتا رفته بالا دیگه رو مودما اینترنت نمیدیم :|
از اونجا رفتم باشگاه و تمرین کردم بعد رفتم آبمیوه بخورم و تو پارک نشسته بودم که یه سوسک پرید رو سرم :| اینقد اعصابم خورد شد که آبمیوه هم پرت کردم و رفتم :/
رفتم میوه خریدم با یکم هله هوله ، تو کوچه که رسیدم یه چیز آتیشی به فاصله نیم متر از جلوی صورتم رد شد ، نگاه کردم دیدم طرف با زیرپوش رکابی از طبقه دوم مشغول قلیون چاق کردن ، داد و بیداد راه انداختم، عربده میکشیدما مرتیکه احمق زغال از اون بالا پرت میده، هر چی داد و بیداد کردم نیومد پایین ، مردم اومدن آرومم کردن و بیخیال شدم، حالا دو خونه باهم فاصله داریم ، زغال میخورد تو صورتم چیکار میکردم نصف صورتم رسما میسوخت ، یه دونه زغالم نبودن یه دسته زغال آتیش گرفته بود ! کم مونده بود آتیشمونم بزنن !
اومدم خونه شام درست کنم ، چند دقیقه مشغول گوشی شدم و برگشتم و دیدم گوشتا سوختن :(
خوشبختی از سر و کولم بالا میره ، نمیدونم چیکار کنم دیگه، کاش میشد فقط فرار کرد و رفت ...