۵۴

کلی خرج و مخارج دارم و کارتم خالیه! اینقد از پس اندازم خوردم که از خودم خجالت میکشم!

ده تومن لازم دارم و نمیدونم از کجا بیارم, مجبورم دوباره از خودم قرض کنم!

بی پول

شدیدا بی پول شدم، فک کنم تو کارت روزانم ۵۰ تومن بیشتر ندارم خخخخخخ

واسه حسابای اصلیم عابربانک نمیگیرم چون یهو وسوسه میشم و میلیونی ازش کم میشه :/ 

اما اینطوریم خووب نیست که بی پول بمونم البته فردا اجاره خونه ب حسابم ریخته میشه و خوشحالم :))

ته دیگ

باید اعتراف کنم امروز خیلی فاجعه بود، چون کاملا بی پول شدم و یه حس بدی بهم القا میشد، پول قرض دادن به دوستم و دکتر مو رفتن و خریدن داروهاش کلا جیبمو واسه این ماه خالی کرده، امروز دست خالی برگشتم خوونه، باید ولخرجیامو کم کنم :((

بی پولی

طرف یک ساعت تو مغازه گشته ک مثلا واسه پسرش خرید کنه آخرشم معلوم بود ک داره بهونه میاره ک نخره ! بعدا فهمیدم ک منتظر کسی هستن و این ژست خریدشون الکیه ! یه مرد و زنش با پسر و دخترش بودن 

بعد از چند دقیقه یه خانوم و آقای سن بالا اومدن پیششون ، مرده چهل و خورده ایی بود و خانوم هم چهلُ پر کرده بود ، فک کردم کت و شلوار کارمندی میخواد، بعدش گفت ک نه کت وشلوار دامادی میخوام!

کم کم فهمیدم ک اون مرده ک کت و شلوار دامادی میخواد قرار دامادشون بشه و اون زنه هم خواهر اون مرده بود ک با دختر و پسر و زنش تو مغازه بودن!

مرده صدبار یواشکی اومده بهم میگه کت و شلوار ارزون بهشون بده در حد ۲۰۰ ۳۰۰ تومن، میگم والا بلا نداریم کل مغازه رو زیر و رو کردم، از اونور دارم کت میدم تن داماد، زن اون مرده با حرکت لب میگه ارزون بده ارزون بده، گرون نده گرون نده! 

فرهاد همون صاحب مغازه اومده میگه کار ارزون بهشون بده :| یکی نیست بگه آخه تو قیمت جنساتو نمیدونی کار ارزونت ۵۰۰ تومنه، ارزونتر از کجا بیارم اینا ۲۰۰ تومنی میخوان :|

مرتیکه میخواست واسه دامادشون یه دست کت و شلوار بخره که خواهر پیرش بیشتر از این ترشیده نشه سختش بود یکم پول خرج کنه، بدبخت به اون داماد سن بالا ک با اینا وصلت کرد :|