۳۴۱

اینقد اخبار پُرتنش و استرس زا میخونم که دگ روح و روانم بهم ریخته! در این حد که امروز دو تا گالن آب و چند قلم وسیله گرفتم که اگه لازم شد از تهران بریم تا حدی امکانات داشته باشیم! پول نقد و موجودی مکفی تو کارتم نگه داشتم برای روز مبادا! باک ماشینم پُر کردم!

فردا باید چند تا پتو و وسایل دگ تو ماشین بذارم که همه چی آماده باشه! فک کنم دچار اختلال عصبی و وسواس فکری شدم اما من اصلا ترسو نبودم, نمیدونم چرا اینجوری شدم! حتی اون یکشنبه ایی که بغل گوشمونو زدن من اصلا عین خیالم نبود اما از همون زمانی که همه همسایه ها یهو ول کردن و رفتن, من استرسی شدم! البته کارام نرمال و طبیعی نیست, ایشالله هیچ وقت اتفاقی نیوفته اما چیکار کنم, دست خودم نیست!

نکته اصلیش این من آدم تنهایم, هیچکسو ندارم که بخواد همراهم باشه! اگه اتفاقی بیوفته همه چی رو دوش خودمه, بقیه اینطوری نیستن بالاخره فک و فامیل, دوست و رفیق دارن و بهم کمک میکنن اما من هیچکسو ندارم حتی خواهرمم کاری برای من و مادرش نمیکنه ...

در نهایت من میمونم با یه مادر کم توان, کی به دادمون میرسه تو سختیا! هیچکس ...

* نمیدونستم وسیله ادرار ایستاده برای بانوان وجود داره, فردا اونم بگیرم و بذارم جعبه عقب ...

۳۲

بقیه ماجرای پست قبل ...

ظهر تا رسیدم خونه, برق قطع شد! تازه اونجا یکم گرم شده بود که با قطع برق دوباره خونه یخ زد!

یکم خوابیدم و بعدش برگه هایی که سند بینشون بود رو نگاه کردم, سند همونجا بود!!!

هم عصبی بودم و هم خوشحال! البته بیشتر خوشحال بودم چون گرفتن سند المثنی خیلی زمانبر و سخت بود! اما از اینکه کلی هزینه کردم و کلی راه اومدم و باید همین مسیر برمیگشتم یکم عصبی بودم!

عصرش یکم سوغاتی خریدم و فردای اونروز برگشتم خونه ...

خلاصه یه بی دقتی ساده کلی استرس, هزینه و خستگی برام به بار آورد ...

استرس

استرس خیلی زیادی دارم، ۲ ۳ تا دلیل عمده داره که امیدوارم مشکلی پیش نیاد و همه چی خووب پیش بره 😕

ترس

خیلی از کرونا ترسیدم، خیلی بیشتر از قبل ...

با این خبرایی که از مرگ و میر کرونا منتشر میشه چیزی جز ترس و استرس برامون نمیمونه!! واقعا چ کاری از من بر میاد؟! یه ماسک زدنه که میزنم، جای شلوغم نمیرم کلا جایی ندارم ک برم!!

استرس

امروز مجبور شدم عکس رادیوگرافی از فک بگیرم، کاش بیخیال دندونپزشکی میشدم و نمیرفتم!!

البته بالاخره باید میرفتم، اگه امروز نمیرفتم باید تو پاییز میرفتم یا زمستون!! با این وضعیت کرونا، ظاهرا پایانی نداره و نمیشه بخاطر وجودش خیلی از چیزا رو عقب انداخت یا کنسل کرد!! 

حالا باید چند روز صبر کرد و دید مبتلا شدم یا نه!! البته من همه چیو رعایت کردم، فقط یه اشتباه کردم!! اونم این بود که بلافاصله بعد از رسیدن به خوونه دوش نگرفتم و چند ساعت بعد بدنمو شستم!! 

یکم استرس دارم ...

عصبی

یه وقتایی خودت استرس چیزیو نداری اما یهو یکی میاد بهت استرس و نگرانی تزریق میکنه و بهمت میریزه!!

من الان دقیقا همین حالتو دارم، ۳ ۴ ساعته اعصابم برای چیزی خرابه که اصلا برام مهم نبود!! 

استرس

چه وضعیت استرس زا و داغونی شده، ن نمیشه چیزی خرید و خورد، نه میشه بیرون رفت، نه میشه ورزش کرد، نه میشه سفر کرد، کی تموم میشه این وضعیت؟؟؟

انگار تازه اولشه ...

دست

امروز موقع جراحی برای اولین بار تو زندگیم دوس داشتم یکی کنارم بود ک دستشو میگرفتم و فشار میدادم، از اونجایی که کسی نبود خودم دست خودمو گرفتم و فشار دادم تا یکم استرسم کم شه ...