امروز روز تقریبا شلوغی داشتم ، با اینکه تا ۱ ظهر خواب بودم اما ۱۰ ساعت بقیشو تقریبا بدو بدو کردم ! 

یه معامله جور کردم ، تقریبا سودش خوبه ! حالا قرار فردا کاراشو انجام بدم

بعدشم رفتم کلاس زبان ، میانترم ۸.۵ شدم ! بد نبود ...

بعدش رفتم مغازه ، هم انعام گرفتم هم تقریبا خووب فروختم خخخ

یه خانوم خیلی گرم و صمیمی اومد باهام سلام احوالپرسی کرد ، اصلا نمیدونستم کیه بعد دخترشو که دیدم شناختمش ، اون زمان ک مغازه داشتم با شوهرش چندبار ازم خرید کرده بودن ، یه دخمل خوشگل چشم سبز داره اون موقعا ۷ ۸ ماهش بود الان ماشالله خیلی بزرگ شده بود 

باهاش کلی بازی کردم 😍😍😍