* ۲ ۳ روز پیش با پوستکن, سیب زمینی پوست میکندم که ناخنمو بریدم! یک ساعت خونریزی داشتم, شانس آوردم انگشتمو قطع نکردم ...

* اون خونه ایی که یه شهر دگ داریمو کرایه دادم, ۸ ۹ روز اونجا بودم تا کاراشو تموم کردم و اجاره رفت! البته اینم بگم که در مجموع سه بار به اونجا سفر کردم, بعد از کلی هزینه و رفت و آمد بالاخره به سرانجام رسید!

البته تا ۳۱ تیر باید کل پول پیشو واریز میکرد که تا الان فقط نصفشو داده! تا کل پولو نده طبیعتا کلید خونرو تحویلش نمیدم!

* اینقد درگیر بودم که نتونستم امتحان پایان ترم آلمانیو شرکت کنم (تهران نبودم) البته از قبل جنگ تا الان واقعا نتونستم چیزی بخوونم ...

زمان شروع جنگ که سفر بودم, در حین جنگم که از تهران رفته بودیم و آواره بودم! بعد جنگم یه مدت افسرده بودم و بقیشم که تو سفر و مشغول انجام کارا بودم!

البته گفتن یه پولی میدی و ازت جداگانه امتحان میگیریم, منم که فعلا رو مود خوندن نیستم اما باید شروع کنم ...