یکی دو هفته میشه اصلا حوصله باشگاه رفتنو ندارم، تقریبا کمش کردم اما میرم، خیلی یکنواخت و تکراری شده برام، ورزش باید مفرح باشه بهت حال بده نه اینکه فقط زور بزنی و عرق بریزی :|

امشب داشتن مجبورم میکردن که دنبال مهاجرت باشم و تا جوونم برم یه جا دیگه زندگی کنم که البته منم چیزی نگفتم، تو کشور خودت بین هم زبونات تنهایی حالا بری کجا زندگی کنی مثلا :|

زندگی خیلی ارزش جنگیدن نداره، آخرش که چی بشه حالا اینجا یا اونجا...