* دیروز به قدری خسته شدم که تا الان خواب بودم, بدنم کوفتست و اصلا توانی ندارم! دوس دارم بازم بخوابم اما دگ بسه ...

* تصمیم گرفتم بیخیال کارای مامانم بشم, زورم بهش نمیرسه و اونم به خواسته ها و حرفای من توجهی نداره! (از نون و چای خوردن با قند سیر نمیشه) بهتر اهمیتی ندم ولی دگ از سرویس و خدماتم خبری نیست فقط قرصاشو بهش میدم ...

نون پروتئینی میگیرم ک بخوره ولی باز میره سراغ سنگک و بربری, کشمش و خرما و مویز خریدم ولی باز میره سراغ قند! منم دگ نون نمیارم تو خونه, قندها رو هم جمع میکنم, تنها راهش همینه ک کلا تو خونه چیزی نیاد و البته خودمم از خوردن خیلی چیزا محروم میشم حتی یه لقمه نون و پنیر!

* فک نکنم امروز باشگاه برم, حالشو ندارم ...

* امسالم ساعت ها رو تغییر ندادن انگار, ولی ساعت یکی از گوشیام خودش تغییر کرده!