شاسکول
امروز هر خاطره ایی یادم میاد مینویسم :|
خلاصه یه بار از تهران به یه جایی پرواز داشتم، شب هم بود و معمولا پروازهای شب خیلی آرومن خصوصا تو فصول گرم سال ...
ما رسیدیم و مشغول پیاده شدن بودیم وسط پله ها بودم ک دیدم دو تا دختر شاسکول آبادی رفتن تو قسمت انبار هواپیما و میخوان از اونجا چمدوناشونو تحویل بگیرن 😂
مسئولای حراست جلوشونو گرفتن و ردشون کردن، فک کرده بودن اینجا هم مثه ترمینال اتوبوسه ک بری چمدونتو کنار اتوبوس تحویلت میدن :|
+ نوشته شده در شنبه چهاردهم تیر ۱۳۹۹ ساعت 6:25
توسط بیگناه
|