وسط ناکجا بودم، یه خونواده از کنارم رد شدن که یهو یکی از خانوما گفت ببخشید آقا؟!
گفتم بله؟!
ببخشید این خیابون کجا میره؟!
:|||||
تو دلم گفتم، جاده خاکی وسط کوه واقعا اسمش خیابون نیست :||||
آدرس بهشون دادم و رفتم ....