کرونا
امروز مجبور شدم یه مسیر کوتاه سوار تاکسی بشم، من جلو نشستم، یه زن و یه مرد عقب بودن!!
لحظه آخری که میخواستن پیاده شن مَرده سرفه های وحشتناکی کرد!! کنار یه بیمارستان هم پیاده شدن :|||
از صب تا حالا خیلی ترسیدم، کلا ۴ ۵ دقیقه تو ماشین بودم، هممون ماسک داشتیم، شیشه ها پایین بود اما نایلون محافظ و این چیزا تو ماشین نبود ...
خدا کنه ما رو آلوده نکرده باشه، فکرشم ترسناکه 😔
+ نوشته شده در چهارشنبه پانزدهم بهمن ۱۳۹۹ ساعت 19:55
توسط بیگناه
|