نظارت
امروز بعد از مدتها با کمال میل و اشتیاق رفتم پیاده روی، شاید بگم تو این چهار ماه بار اولی بود ک اینقد سرحال بودم، البته میخواستم اینقدی کالری بسوزونم که شام کوفتم نشه و با خیال راحت بخورم 😂
امروز استثنا هم ناهار مفصل بود و شام، منم چون نمیخوام وزنم برگرده مجبور شدم حسابی راه برم 😓
خلاصه تو کوچه ها ک بودم دختر پسرای ۱۵ ۱۶ ساله یا حتی کمتر زیاد دیدم که باهم اومده بودن بیرون!!! یه سوال تو ذهنم شکل گرفت ک آیا اینا پدر و مادری رو سرشون نیست یا پیچوندن و اومدن ولگردی :|
من بچه داشته باشم تا ۱۸ سالگی گوشی دستش نمیدم، هرجا هم بخواد بره مادرش باید باهاش بره و برگرده، رانندگیم تا ۲۲ سالگی اجازه نداره، از کامپیوترم روزی دو ساعت اونم کنترل شده اجازه داره استفاده کنه البته بدون اینترنت، گیم مشکلی نداره و میتونه بازیای آفلاینو انجام بده، خونه اون دوست و این دوست رفتن ممنوعه اگه دوستش خواست میتونه بیاد خوونه ما، خوونه فک و فامیل موندن ممنوعه، کلاسای ورزشی مشکلی نداره ک اونم من یا مامانش باید ببریم و برگردونیمش اینکه خودم برم و برگردم ممنوعه، بیرون رفتن با دوستان ممنوع البته تا زمانی که صلاح بدونم، من و مادرشم موظفیم خلاهای زندگیشو پُر کنیم ک کمبودی احساس نکنه، البته قوانین زیادن حالا چندتاشونو گفتم که بسته به هوش و ذکاوت بچم ممکنه ملایمتر یا سنگینتر بشه یا محدودیتها از یه سنی به بعد برداشته بشن اما بیشترش بستگی به خودش داره ...
خلاصه اون پدر و مادرایی ک از دو سه سالگی گوشی میدن دست بچشون که خودشونو راحت کنن و صدای بچه رو بخوابونن واقعا مجرمن، یا بچه نداشته باش یا درست بارش بیار و دنبال فرار و رفع مسئولیت نباش ...
سختگیری میکنم اما جایگزیناشم براش تامین میکنم، سختگیری بدون جایگزین برای خودمم ممنوعه ...