اونروزی که نزدیک ما رو موشک زدن، منو مامانم رفته بودیم پارکینگ منفی یک! حس میکردم قرار خبرایی بشه و زودتر خودمونو رسونده بودیم اونجا! (قبلا تعریفش کردم)

حدودای ۳ و نیم ظهر بود که صدای سوت کشیدن دو تا موشک (بمب) شنیدیم!

اولی صداش دورتر بود و دومی خیلی نزدیک ...

چند روز پیش رفتم اون قسمتی که موشک خورده بود، یه ساختمون ۴ طبقه کلا ریخته بود، دو تا ساختمون کنارشم داغون شده بودن! یه ساختمونم روبروشون بود که اونم از بین رفته بود! چند تا ماشین سوخته هم اونجا بودن...

فقط ۸ تا بچه تو اون حمله کشته بودن، شاید همشون زیر ۱۰ ۱۲ سال بودن...

خیلی دردناک و ناراحت کننده بود واقعا، روز خیلی بدی بود متاسفانه ...