ترس
یه بنده خدایی که شباهت خیلی زیادی به زبل خان داشت اکثر اوقات تنهایی میرفت شکار!!
همیشه به خودم میگفتم این چجوری نمیترسه ک تک و تنها میره ناکجا آباد!!
بعدا فهمیدم وقتی یه چاقو تو جیبته از هیچکس نمیترسی، دیگه تفنگ همراهت باشه حتما فقط از خدا میترسی :|
+ نوشته شده در یکشنبه نهم آذر ۱۳۹۹ ساعت 13:17
توسط بیگناه
|