امروز دنبال یه چیزی بودم که اینا رو دیدم ، کلی دفترچه خاطرات ک اون دختره برام نوشته بود، سجاده و تسبیه و مهری که از مکه برام آورده بود، اصلا یادم نبود که اینا رو دارم ...

اینقد هدیه و کادو بهم دادن که همه رو بخشیدم به این و اون، کسی که رفته هدیه و یادگاریشم با خودش ببره بهتره :|

از تیشرت و لباس بگیر تا عروسک و ادکلن، ولی اینا رو که دیدم دلم براش تنگ شد، فک کنم ۸ ۹ سال پیش این جعبه عروسکو بهم داده بود، فقط یه وانت عروسک دارم تو خووونه :|||

عکس